این یک پست مهمان از جاناتان داونی است که هم اکنون محقق مستقلی در زمینه تفسیر است. وی اخیراً دکترای خود را در دانشگاه هریوت وات به پایان رسانده است. Jonathan توییتهایی مانندjonathanddownie او همچنین به تازگی منتشر شده است که یک مترجم موفق است (Routledge 2016)
شگفت آور است که چگونه سایتی که در طول دکترا ابزاری باورنکردنی برای شما بوده است می تواند بعد از آن به خار در سمت شما تبدیل شود. در حالی که من همچنان در حال گذر از فصل و ساعاتی با داده های خود در دفتر بودم ، شبکه های اجتماعی دانشگاهی مانند Academia.edu و Researchgate بهترین دوستان من بودند. در آنجا می توانم آخرین تحقیقات را بارگیری کنم ، کسانی را که ممکن است مرا بجوابند ، کپی کرده و نسخه هایی از پیش چاپ مقالات را که می تواند دردناک باشد به دست آورم. امروزه کمتر هوادار هستم.
مواردی وجود دارد که دلسرد کننده آنها بین کسی که بین دکترا و اولین پست پسندیده است ، بیشتر از صدای بوق ایمیل است که به من می گوید چند مقاله برای همه دیگر منتشر می کند. مطمئناً من از آنها خوشحالم ، اما آیا نیازی به این نکته وجود دارد که به ظاهر هر محقق دیگری در حوزه من ، مقالات کاملی را منتشر می کند ، در حالی که من راه خود را از طریق آنچه که نیاز به نگارش دارد حفر می کنم ، اما به نظر می رسد در زیر نویسنده ای بسیار سنگین قرار گرفته ام. مسدود کردن؟
با مراجعه به ایمیل های روزانه من ، به نظر می رسد برخی از محققان هر هفته تعداد مطالب زیادی را می نویسند ، در حالی که افرادی هستند که مقالات من را می خوانند. چطور ممکنه؟ آیا بعضی از زمینه ها وجود دارد که می توانید هر هفته یک کاغذ را بیرون آورید و سایر موارد مانند زمینه من ، جایی که تجزیه و تحلیل داده ها به تنهایی می تواند شما را برای یک ماه بیدار نگه دارد؟
8084491237_60f1cb7aa3_k.jpg
خوب ، خوب ، کاملاً اینگونه نیست ، اما برای محققان جدید مطمئناً می تواند مثل این احساس کند. فشار برای چاپ بعد از دکترا کم نمی شود. در حقیقت بدتر می شود. ناگهان ، شما باید درآمد خود را با داده های مربوط به مشاجره و شبکه با بررسی های ادبیات متعادل کنید.
بنابراین مشکل در مورد تحقیق در شبکه های اجتماعی تقریباً مشابه شبکه های اجتماعی است: مردم فقط تمایل دارند بیت های خوب را به جهانیان بگویند. استیون فورتیک در کتاب خود با عنوان " Crash the Chatterbox " درباره این مسئله صحبت می کند که چگونه ، هنگامی که ما به طور منظم از رسانه های اجتماعی استفاده می کنیم ، می توانیم به مقایسه زندگی واقعی خود با چرخ های برجسته شخص دیگری بپردازیم. چه کسی تمام اعلان های رد شده از مجله ها را بررسی می کند؟ چه کسی مطالبی را که داوران از متن تحقیق متنفر هستند ، ارسال می کند؟ کدام یک از سایت ها حاوی جنجال ناشناخته دانشگاهیان است که تلاش می کنند استدلال های پیچیده را در هشت هزار کلمه جای دهند ، بدون اینکه چیزی را ساده کنند؟
اگر به روزرسانی های روزانه یا هفتگی خود را با ارزش صورت می گیرید ، همه افراد در زمینه شما بهتر از شما عمل می کنند. به این طریق فکر کنید و دوست قدیمی شما ، سندرم ایمپوستر ، به یک خوک پشتی می رسد. حقیقت این است که هیچ کس روزانه مقاله ای با کیفیت بالا نمی نویسد ، اما اگر محققان دیگری را به اندازه کافی دنبال کنید ، شانس این است که کسی در حین تعطیلات یا تعویض پوشک چیزی را منتشر کرده باشد.
معامله بزرگ تمام کارهای جدید این است که شاهکار بعدی خود را به شما خوراک بیشتری بدهند. از این واقعیت تجلیل کنید که دانش در حال گسترش است و شما یک مشکل کمتر برای حل آن دارید. وقتی فهمیدیم که هیچ کس مقالات را بدون زحمت نمی نویسد ، حتی پت تامسون یا اینگر میوبورن ، ما می توانیم احساس بسیار سالم تری از پیشرفت و توانایی های خودمان بدست آوریم.
هیچ کس نوشتن آکادمیک را آسانتر از گره زدن کفش خود نمی داند. و به سختی هیچ مقاله ای بدون هیچ گونه ویرایش پیشنهادی از روند مجله زنده می ماند. اگر این کار را انجام دهند ، ممکن است بخواهیم نگرانی در مورد کیفیت کار انجام شده توسط ژورنال را شروع کنیم. تمام نکته مروری همسالان این است که مطمئن شویم که مقاله منتشر می شود تا آنجا که ممکن است سفت و سخت و قوی باشد. 99.9 برابر از 100 ، این یعنی کار بیشتر.
با این حال طرف دیگری برای این داستان وجود دارد. اگر در توییتر هستید ، ممکن است داستانهای خنده دار و وحشیانه ای را مشاهده کنید که با # برچسب زدن بیش از حد برچسب گذاری شده اند . در حالی که هیچکدام از ما ممکن است بخواهیم علناً با انواع تصمیماتی که مردم پذیرفته اند قبول نکنیم ، واقعیت این است که ما اغلب خیلی سریع برای ارائه کمال تلاش می کنیم. تحقیقات گاهی اوقات بمکد و هیچ نکته ای در تظاهر همیشه آسان نیست. از این رو چرا phdcomics و امثال آن بسیار استقبال شده اند.
شاید باید در سایت های رسانه های اجتماعی برای پروژه هایی که تأمین اعتبار نشده اند ، فضایی در سایت های رسانه های اجتماعی تحقیق شود و برای اوراق بهادار رد شده است. من مطمئن هستم كه دانشمندان در تمام سطوح تجربه آنها را تجربه كرده اند و يكي از قدرتمندترين لحظات دكتري من مجاز به ديدن نظراتي بود كه يك دانشمند با تجربه بر روي كاغذي كه وي به ژورنال برتر ارائه كرده است ، ديد. هنگامی که می دانید تجربه شما بسیار طبیعی است ، بلعیدن آن بسیار ساده تر است.
همین موضوع در مورد چاپ نیز پیش می رود. اگر مراحل چاپ و نشر دانشگاهی را طی کرده باشید ، می دانید که نوشتن مقاله کامل پس از مقاله کامل ، همه چیز نیست. کار سختی وجود دارد که باید در هر مرحله از روند کار انجام شود و شاداب شدن دیدن مقاله شما در چاپ ، به سادگی پایان یک رویداد بسیار طولانی و دشوار است.
بنابراین دفعه بعد که آن ایمیلهای شاد را دریافت می کنید که به شما می گویند چند نفر از همکارانتان منتشر کرده اند ، لحظه ای بمانید تا یک ایمیل برای آنها تبریک بگویید و در صورت مفید بودن ، نگاهی به کارشان بیندازید. به زودی کافیست که کار شما در ایمیل شخص دیگری ظاهر شود. تا آن زمان ، بیاد بیاوریم که جهان به هیچ وجه نزدیک نیست همانطور که در رسانه های اجتماعی به نظر می رسد. این تنها حلقه برجسته است.
خواندن متون دانشگاهی ، به ویژه فصلهای پایان نامه ، که خود را به عنوان یک سری از مطالب در اختیار خواننده قرار می دهند ، بسیار معمول است. هر بلوک بزرگ از مسائل ممکن است به بلوک های کوچکتر از زیر سر کوچکتر تقسیم شود.
این ایده آل نیست. بلاک ها می توانند یک مشکل واقعی برای خوانندگان باشند.
وقتی سرپرستان فصل هایی را می خوانند که از مواد تشکیل دهنده مواد است ، غالباً اظهار می دارند که متن فاقد جریان است ، یا هنوز استدلالی ندارد ، یا ناهماهنگ است. آنها ممکن است نشان دهند که بلوکها به اندازه کافی با تحقیقات واقعی که نویسنده انجام می دهند متصل نمی شوند. در گفتن این حرف ، سرپرست به این واقعیت اشاره می کند که این فصل فاقد یک "موضوع" است. آنها از ابتدا تا آخر نمی توانند یک استدلال منسجم پیدا کنند.
بعضی اوقات ممکن است سرپرست پیشنهاد کند - یا شما خودتان تصمیم بگیرید - که پاسخ به مسئله جریان و انتقال می تواند اضافه کردن علائم بیشتر باشد. افسوس این اغلب بهترین حرکت نیست. به عبارت ساده در آخرین بخش گفتم که من این کار را کردم و اکنون قصد دارم مشکل را حل کنم. جمله ای گاه به گاه نیست که بگوید این به معنای x برای تحقیقات من است . راه حل این نیست که به چند مورد اضافه شود بلکه باید به عقب برگردیم تا ببینیم روایت چگونه باید طی شود. این روایت کلی - و در بیشتر موارد این یک استدلال است - که انسجام ایجاد می کند.
استفاده از یک نقشه برداری به عقب یا طرح کلی مع به عنوان یک استراتژی تشخیصی به وضوح نشان می دهد که آیا شما مشکل نوشتن مشکوک دارید یا خیر. این استراتژی مستم این است که شما به همه جملات موضوعی خود نگاه کنید تا ببینید آیا آنها روایتی منسجم را تشکیل می دهند یا خیر. (Rachealexplorestyle توضیحات کاملی در مورد چگونگی مع کردن طرح کلی دارد .) وقتی جملات خود را بیان کردید می توانید مشکل را به وضوح مشاهده کرده و نحوه بازنویسی را شروع کنید.
اما بهتر است انسجام را در ابتدا مرتب کنیم ، نه این که انسداد را به عنوان یکپارچهسازی با سیستمعامل برطرف کنیم. چگونه از تجدید نظر در مورد بزرگ جلوگیری کنیم؟ چگونه در ابتدا به روایت توجه کنیم؟
یک استراتژی استفاده از یک طرح کلی است. اما نوشتن پرشکوه اغلب نتیجه طرح کلی از گلوله ها و تکه های مواد است - ایده هایی از ادبیات ، نقل قول ها ، بخشهایی از تجزیه و تحلیل داده ها. پاسخ این است که ، به جای اینکه طرح خود را به عنوان نقاط گلوله تقویت شده توسعه دهید ، طرح کلی خود را به عنوان دنباله ای از جملات توسعه دهید.
بگذارید تفاوت را توضیح دهم. یک طرح بلوک ممکن است به این شکل باشد.
5644838033_8890fc2219_bفصل روش ها:
تحقیق عملی
چرخه یک
انعکاس و استفاده از خاطرات
چرخه دو
تحلیل و بررسی
اخلاق
این یک لیست از مطالب است. این یک روایت یا برهان نیست.
آنچه بعد از این اتفاق می افتد این است که افراد هر یک از این نکات را می گیرند و سپس محتوای اصلی را اضافه می کنند. بنابراین 1. در رئوس مطالب فوق ممکن است تبدیل شود:
تحقیق عملی
تفاوت با تحقیقات دیگر
سه سنت
چرخه ها
بازتاب و تجزیه و تحلیل داده ها.
وقتی نویسنده می آید از طرح بلوک بنویسد ، آنها در مورد هر یک از این زیر نویس ها می نویسند ، و جزئیات لازم را اضافه می کنند.
6086229920_4dc2e1a941_bو آنچه اغلب اتفاق می افتد این است که خواندن به عنوان بلوک مطالب به پایان می رسد.
علاوه بر این ، معمولاً خواندن مانند مقاله های روش های تحقیق در مورد تحقیقات عمل از هر چیزی که مربوط به پروژه واقعی مورد نظر باشد به پایان می رسد. ممکن است یک جمله یا دو جمله در اینجا یا آنجا وجود داشته باشد که بلوک مطالب را به تحقیق (اتصال افزودنی) متصل کند ، اما روایت کلی مربوط به تحقیقات خاص نیست.
برنامه ریزی خلاصه در جملات متفاوت به نظر می رسد. مثال بالا می تواند مانند این باشد.
این تحقیق از تحقیقات عملی استفاده می کند زیرا:
ما می خواستیم همزمان تغییرات را تحقیق و مدیریت کنیم ، نمی توانیم یک آزمایش ناکام طولانی را تحمل کنیم
ما به یک طراحی ظریف نیاز داشتیم تا بتوانیم کارهایی را که انجام می دادیم همزمان با آن تنظیم کنیم ، از این رو AR
ما به سه نوع تحقیق از عمل پرداختیم.
ما در حال انجام تحقیقات مشارکتی هستیم.
ما برای PAR تصمیم گرفتیم زیرا به بسیاری از افراد امکان می دهد برنامه ریزی و تجزیه و تحلیل داده ها را انجام دهند. این مالکیت را ایجاد می کند ، یادگیری را گسترش می دهد
ما از سه چرخه PAR استفاده کرده ایم
ما برای تأمل و تحلیل موضوعی آثار باستانی و مصاحبه از خاطرات و مباحث استفاده کرده ایم.
این جملات نویسنده و نوشتار را در ابتدای موقعیت قرار می دهند تا در مورد تحقیق اکشن و تحقیق آنها به طور همزمان صحبت کنند. این جملات اجازه می دهد تا تحقیقات مربوط به عمل ، سنت ها ، مباحث و مباحث مربوط به تحقیقات خود و روند خاص مورد استفاده آنها را مورد بحث قرار دهند.
استفاده از این جملات به عنوان راهنما بدین معنی است که نویسنده مطالب خود را پیرامون روایت "نخ قرمز" ترتیب می دهد نه یک بحث انتزاعی. آنها نیازی به تلاش ویژه ای ندارند تا بتوانند کمی در اینجا یا آنجا اضافه کنند تا ارتباطی با پروژه خود داشته باشند ، که در آنجا ساخته شده است. آنها نیازی به اضافه کردن تعداد زیادی از نشانه گذاری در ابتدای بخش یا در نقاط مختلف از طریق متن ، زیرا آنها می توانند هدف این بخش را از طریق روایت واقعی روشن کنند.
اما لازم نیست همه این کارها را بشنوم که می شنوم می گویید؟ خوب البته. شما می توانید فقط با استفاده از نقاط گلوله و ذرات ماده و ارسال یک روایت با موضوع روشن است. نویسندگان باتجربه دانشگاهی این کار را تمام وقت انجام می دهند بدون آنکه حتی به آن فکر کنیم. با این حال ، همه نمی توانند یا می توانند. حضور نوشتن مطالب مسلم این واقعیت را اثبات می کند که بسیاری از افراد از جمع شدن قسمت های مختلف مواد خود گرفته تا به عهده گرفتن مطالب و گفتن داستان تحقیق خود ، حیله و تزویر پیدا می کنند.
و بعضی از افراد احساس می کنند نوشتن در جملات کودک - مانند مثال فوق - کمی احمقانه است. پشیمان کردن بنابراین یک گزینه جایگزین نوشتن یک خلاصه فصل در ابتدا است ، به این ترتیب که شروع به نوشتن از گلوله هایی با دانستن موضوع روایتی می کنید که از طریق این فصل آورده اید.
برنامه ریزی خلاصه در جملات یک استراتژی نیست که برای همه نویسندگان ، در همه زمان ها ، برای همه نوع پروژه ها جهانی باشد. اما می تواند برای افرادی که هنوز نتوانسته اند چگونگی نوشتن چیز دیگری به جز بلوک ها را پیدا کنند ، بسیار مفید باشد. برنامه ریزی نمای کلی در جملات یک استراتژی است که شما ممکن است سعی کنید اگر شما بازخورد (یا شما را در نوشتن خود را ببینید) حضور بلوک از محتوا، با هم توسط چسب سرزده از signposting بیش از حد و خود روابط را آگاهانه به تحقیقات خود را برگزار کرد.
حتی ممکن است جالب باشد که بدانید آیا و چگونه استفاده از متن جمله به شما کمک می کند قبل از نوشتن متن ، آنچه را که واقعاً سعی می کنید بگویید ، انجام دهید.
(و یک نکته پایانی: بله ، استثنائاتی در رویکرد "موضوع قرمز" وجود دارد. مثلاً افرادی که عمدا مونتاژ می کنند نمی توانند این نوع برنامه ریزی را انجام دهند - یا نوشتن. آنها از نوع دیگری از برنامه ریزی ، برنامه ریزی استفاده می کنند. که روی زیبایی شناسی ترکیبات و نقطه مقابل متمرکز است. و نتیجه نهایی آنها مانند نوشتن نامه های جالب نخواهد بود.)
یک دوره دکتری تکمیل شده فقط نتیجه انجام یک تحقیق و پایان نامه نیست. انجام این دو کار بزرگ مستم این است که شما قبل از هر چیز باید زمینه یا زمینه های خود را بدانید. و آشنایی با رشته خود به این معنی است که شما در همان ابتدای مراحل دکتری باید بفهمید که چگونه آن را توسعه داده ، چهره های کلیدی آن ، مباحث و متون آن و همچنین آنچه که از افراد شاغل در آن انتظار می رود را پیدا کنید. شما همچنین باید حاشیه میدان و محل کار جدید را بدانید. شما همچنین امیدوارید که درک این منطقه را پیدا کنید که باید به کجا بروید.
و برای انجام کارهای فکری مورد نیاز در زمینه خود ، باید بدانید که چگونه جستجو کنید . كتابخانه هاي دانشگاهي بطور معمول جلساتي درباره نحوه انجام جستجوي ادبيات ارائه مي دهند. بعضی اوقات ، این جلسات شامل انواع جستجوهایی است که اکنون دانشگاهیان بطور معمول انجام می دهند - و بعضی اوقات این کار را نمی کنند.
من به این همه فکر کرده ام ، زیرا من دوباره در حال کار با ادبیات بودم. من با برخی از همکارانم یادداشت ها را در مورد چگونگی شروع تحقیق در زمینه جدید و آنچه در مورد افراد تازه شروع به کار توصیه می کنند مقایسه کردم.
6292448083_ea935f5015_bدر اینجا چند مورد از استراتژی های اصلی جستجوی آنها وجود دارد.
کسی را در دانشگاه خود پیدا کنید که این رشته را بشناسد و از آنها بخواهید سه چیز کلیدی را که باید بخوانید. سپس می توانید نویسندگان آنها ، ژورنال هایی را که در آن منتشر می شوند و لیست های مرجع آنها را دنبال کنید - در خارج از این نقطه شروع کار به تعداد بیشتری از افراد و مقالات کار کنید.
کسی را در دانشگاه خود پیدا کنید که این رشته را بشناسد و نام دانشمندان اصلی این رشته را بخواهد. همانطور که با (1) این منجر به کتابها و مقالات ، مجلات و مباحثه می شود. همچنین می توانید بررسی کنید که آیا این افراد پیشنهادی به نشریات دسترسی آزاد در آکادمی خود یا صفحات تحقیقاتی خود دسترسی دارند؟ همچنین می توانید بیشترین استناد را در مورد نقل قول های googlescholar (و رتبه بندی شاخص h آنها ، یک اندازه گیری طاقت فرسا) مشاهده کنید.
محققان دکترا می توانند انتظار داشته باشند که سرپرستان آنها (1) و (2) به آنها کمک کنند. كتابداران تخصصي موضوع مي توانند شما را به سمت مجلات و كتاب هاي كليدي نشان دهند. شما همچنین می توانید مطالب مربوط به مقالات کنفرانس را جمع آوری کنید ، و اگر در یک کنفرانس زود هنگام شرکت کنید و با افراد با نفوذ در زمینه خود آشنا شوید ، بسیار مفید است. یک رویکرد اضافی و اغلب بسیار مفید این است که از رسانه های اجتماعی بخواهید پیشنهاداتی راجع به چه کسی یا چه چیزی بخوانند.
یک کتابچه راهنمای بین المللی ، متن مقدماتی ، وضعیت تفسیر زمینه یا مقدمه ای برای آدمک ها پیدا کنید. به دنبال مشاغل اصلی ، استدلال ها و متن باشید و سپس به جستجوی آثار اصلی بروید. گاهی اوقات ویکی پدیا می تواند بسیار مفید باشد ، اما نوشته ها از نظر رویکرد و کیفیت کاملاً متغیر هستند.
Use key word searches on google scholar. Yes, I know some people are sniffy about google scholar but lots of us use it and some of us aren’t afraid to say so in public. Google scholar is a helpful resource because it not only provides links to papers and books, but also the papers and books that cite the paper you’ve landed on. The trouble is that googlescholar also produces a lot of stuff that isn’t relevant. You do need to pick only those few – yes few – that seem immediately most relevant, the ones that jump out and say me, me, me. Ordinary old google searches often produce a list of two or three ‘most read’ texts and these can be a helpful lead too. But be aware that different key words produce different sets of papers – so it is worth trying more than one key word search in order to get the most obvious list. Googlebooks searches and even searches of major online publishers can be helpful too – the online book publishers often list by ‘most popular’, and the books at the top of these lists can provide you with starting points.
62924589_4869386a52_bبه سایت یک ناشر مهم ژورنال بروید و بدنبال بدیهی ترین مجله ای باشید که به زمینه شما می پردازد ، یا از جستجوی کلمات کلیدی استفاده کنید. از صفحات ژورنال برای دیدن مقالات "بیشتر استناد شده" و "بیشترین خواندن" استفاده کنید - این لیستها درباره مرکزی بودن موضوع / نویسنده / مقاله در زمینه می گوید. بررسی کنید که آیا ناشر در زمینه مورد نظر خود "مسائل مجازی" دارد یا خیر. و مانند گذشته کلمات کلیدی را انجام دهید - دوباره "بیشترین خواندن" و "بیشترین استناد" را بررسی کنید.
می بینید که یک سلسله مراتب در لیست من وجود دارد - با پیدا کردن افرادی که می شناسند - شروع می شود و سپس تنها بر روی استراتژی هایی حرکت می کنید که از قدرت الگوریتم ها برای تولید لیستی که می توانید انتخاب کنید استفاده می شود .
با این حال ، وقتی به لیست های من (4) و (5) در لیست من رسیدید ، می توانید چیزهای بیشتری را از آنچه در واقع مرتبط است تولید کنید. بنابراین باید بسیار تبعیض آمیز باشید. شما باید روی باریک کردن لیست های بزرگ تمرکز کنید - به همین دلیل است که به دنبال چیزهایی هستید که به آنها استناد زیادی می شود ، و انتخاب تنها چند مورد از واضح ترین متون به عنوان بخش اصلی منجر به این زمینه می تواند بهترین استراتژی اولیه باشد.
این یک کار خوب است که لیست های اولیه متون احتمالی خود را به سرپرست خود ببرید. بپرسید که آیا مواردی که شما در آن قرار گرفته اید مهمتر از سایرین است ، و چرا؟ پس از آن شما نه تنها راهنمایی روشنی در مورد آنچه می خواهید بخوانید و به چه ترتیبی کسب خواهید کرد ، بلکه بحث دیگری درباره این زمینه خواهید کرد. اگرچه لازم نیست نسخه ناظر خود را به عنوان واقعیت در نظر بگیرید ، همیشه شنیدن روش هایی که دانشمندان باتجربه تر توضیح می دهند در مورد این زمینه و توپوگرافی آن مفید است. چنین بحث هایی همچنین به شما کمک می کند تا دیدگاهی را که سرپرست شما درمورد بحث و بررسی شما در نظر خواهد گرفت ، درک کنید.
با آشنایی با رشته خود ، جستجوی شما پیچیده تر و متفاوت تر خواهد شد. شما می توانید خیلی بهتر کار کنید که کدام فرآیندها مفید و کدام یک مفید نیستند. شما مجموعه ای از استراتژی ها را برای شما ایجاد می کنید .
و شما هرگز انجام جستجوها را متوقف نمی کنید. جستجو یک عمل آکادمیک مهم است. این که پس از دکتری خود را به دانشگاه برسانید یا از آن خارج شوید ، آشنایی با اصلی ترین و مفیدترین مقالات و کتاب ها در یک زمینه یک گام اساسی در هر کار دانشگاهی است.
توسط پت تامسون
حکایات این بدترین چیزی است که کسی می تواند در مورد تحقیقات شما بگوید ، درست است. این یک حکایتی است - "شواهد" نیست. خوب ، روش های زیادی برای مقابله با آن اعتراض وجود دارد ، و من می خواهم در اینجا فقط یک مورد را ارائه دهم. و این همان است - وقتی در تحقیقات از حکایات حکمی استفاده می کنیم ، این به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از تحقیق است . این همه تحقیقات نیست و نه پایان تحقیق است. این فقط یک مرحله در تحقیق است ، و اغلب اوقات نقطه شروع است.
بگذار توضیح بدهم.
حکایات یک داستان است ، معمولاً یک داستان کوتاه. و به طور کلی آنطور که تجربه شده است نوشته شده است - به عنوان بخشی از زندگی ، نسخه کلامی یک صحنه از یک فیلم معتبر سینمای تحقیق است. حکایتی همیشه از یک دیدگاه خاص نوشته می شود - شخصی که تجربه اش در حال توصیف است یا چشم انداز کسی که شاهد یک واقعه بوده است. عناصر اصلی حکایات عبارتند از:
این یک داستان کوتاه و ساده است
معمولاً مربوط به یک واقعه یا یک رویداد است
تمرکز آن بر یک ایده اصلی است
این شامل جزئیات کلیدی ، بتونی است
این ممکن است حاوی نقل قول ها باشد
پس از اوج به سرعت بسته می شود
برای ایجاد یک نکته و به نوعی خط پانچ یا پایان غم انگیز یا غریبانه نیاز دارد و داستان را با خواننده می چسباند. (ون مانن ، 1989)
حکایات غالباً ناشی از کار میدانی است. آنها چیزهایی هستند که ما بلافاصله در مورد آنها صحبت می کنیم ، و مواردی که به دلایلی با ما همراه هستند ، ممکن است در آن زمان مشخص به نظر نرسند. همانطور که الی ، وینز و همکارانش چنین می گویند
هر محقق یک داستان یا حتی چند داستان دارد که باید برای گفتن بسوزد. ما وقتی زندگی می کنیم این را می دانیم ، وقتی به خانه می آییم و به معنای واقعی کلمه در نوشتن آن صحبت می کنیم تا آن را بنویسیم یا با یک همکار تماس بگیریم و هسته اصلی داستانی را که در حال گنگ زدن به ماست ، به اشتراک بگذاریم تا دوباره به ما گفته شود. شما این حکایات را می شناسید وقتی برای شما طنین انداز می شوند: شما توسط آن گرفته می شوید. شما در مورد آن صحبت می کنید آن را رؤیایی کنید. اگر برای شما اتفاق افتاده است ، می دانید منظور ما چیست. به همین دلیل حکایات باید در زمره اولین اشکال روایی برای نوشتن قرار بگیرند - زنگوله ای برای آشکار کردن بینش ، چیزی که باید در بسیاری از اشکال و مکان های ممکن به آن نواخته شود. (الی ، وینز و همکاران ص 69)
این نوع حکایات تحقیقاتی چسبناک حاوی نگاره ای از چیزی است که ارزش حفر کردن را دارد. آنها به دلایلی با ما می چسبند. ما اغلب هنگام نوشتن و ساختن آنها ، یک لحظه یورکا پیدا می کنیم.
پس از نوشتن ، می توانیم از سؤالات حکایتی سؤال کنیم و آنچه را که ممکن است برای تحقیقات ما بگوید را باز کنیم. ماندن با حکایتی و کار با آن غالباً به ما امکان می دهد ایده ای را پیدا کنیم که در غیر این صورت ممکن است گذشته باشد. حکایات ممکن است نوعی استعاره باشد که چندین مضمون کلیدی در داده های ما را در بر می گیرد. یا ممکن است جهت تجزیه و تحلیل بیشتر یک جهت ممکن را ارائه دهد ، موضوعی که می توانیم با جزئیات بیشتری به آن بپردازیم ، هرچه بیشتر به کارهای میدانی و / یا تجزیه و تحلیل بپردازیم. حکایتی پاسخی ارائه نمی دهد ، یک فرد خاص و خاص را به تفکر انتقادی و گفتگو با داده های ما ارائه می دهد.
در هر مرحله از کار میدانی می توانید حکایات بنویسید. من مطمئناً لازم نیست تا آخر صبر کنید. اگر در حین یادداشت ، حکایات خود را می نویسید ، آنها بخشی از یادداشت های زمینه تحقیق شما می شوند - یا هر روشی که برای پیگیری تفکر خود در طول تحقیق استفاده می کنید. شما می توانید در هر زمان از حکایات مجدداً استفاده کنید ، آنها به شما کمک می کنند تا در مورد مکان و اهمیت وقایع ، تعاملات ، روابط ، شیوه ها تأمل کنید.
Ely ، Vinz و همکارانش پیشنهاد می کنند که با نقد و بررسی حدیث هایی که می نویسیم مفید است و ارزش آنها را برای تحقیق ارزیابی می کنیم. آنها این سؤال را ارائه می دهند -
آیا حکایاتی که من می نویسم به هسته اصلی تحقیقات من تمرکز واضح تری می دهد و به من کمک می کند تا جنبه های واضح تری از کارهایی را که در آن مشغول کار هستم ، ببینم؟
img_0814
حکایات اغلب در متون نهایی نیز استفاده می شوند. آنها توجه خواننده را به خود جلب می کنند. اما آنها فقط برای سرگرمی در متن وارد نمی شوند. یک حکایات انتخاب شده و به خوبی نوشته شده می تواند به خوانندگان کمک کند تا لایه هایی از معنا را ببینند - دقیقاً با همان روش هایی که آن حکایت در ابتدا در فرایند تحقیق برای ما کار می کرد.
به عنوان مثال حکای زیر در زیر ، که از تجربه شخصی من نوشته شده است و به عنوان بخشی از مردم نگاری یادگیری در موزه های هنری ، به خواننده و از من به عنوان نویسنده ، بیشتر نیاز دارد .
در ماه مه سال 2014 ، من و شریک زندگی من از Musee Reattu در Arles ، پروونس بازدید کردیم. این نمایشگاه در آن زمان به ابرها اختصاص داده شده بود - نمایش با عنوان Nuage - و کل ساختمان را اشغال کرد. یک اتاق بزرگ ، تقریباً نیمی از اطراف ، پر از بالن های هلیوم ابری شکل بود. سهم کاملاً غیر منتظره نیست. ما کمی پشت سر دو زن و شوهر پیر فرانسوی محافظه کار قدم می زدیم. مدتی بود که آنها را دنبال می کردیم و وقتی جلوی کارهای خاص را گرفتیم ، آنها را از دست می دادیم و دوباره آنها را می گرفتیم. آنها با سرعتی منظم در مسیر اختصاصی قدم زدند و سکوت مناسب موزه مانند را حفظ کردند. با رسیدن به در ورودی که انتهای اتاق بالون را نشان می داد ، یکی از ن چرخید. با پا زدن کفش های خود ، او را به وسط اتاق خم کرد و در ابتدا ، به آرامی در ابتدا ، شروع به پرتاب بالن ها در هوا کرد. هرچه بالن ها بیشتر و بیشتر هوا می شوند ، سریعتر پرتاب می شد تا این که کل اتاق از ابرهای نقره ای شناور پر شد. او ندید که همراهانش به عقب برگردند و از اتاق خارج شوند. ما به اندازه کافی نزدیک بودیم که عبارات وحشتناک و شرم آور آنها را ببینیم. ما ده دقیقه ماندیم تا او را ببینیم و آنچه را تبدیل به یک گردباد واقعی ، یک ابر حرکت هوایی-چرخش-ابر شده بود. او هنگام نشان دادن حرکت نیز هیچ نشانه ای از توقف را نشان نداد.
این حکایات استدلالی را پیش بینی می کند. شاید برای شما کاملاً واضح باشد که من کجا آن را گرفتم . اما بیش از یک مجموعه خط ممکن از روایت بیشتر در این رویداد تنها و کوچک وجود دارد. چگونگی اثبات این استدلال به بقیه تحلیل های من بستگی دارد.
مانند دیگر فرم های روایی ، حکایات می توانند توجه خوانندگان را به خود معطوف یا تغییر دهند ، پاسخی را برانگیزند ، سؤالاتی را ایجاد کنند ، آنچه را که ممکن است به عنوان یک تحلیل ساده و غیرمستقیم به نظر می رسید ، مختل کنند ، دیدگاههای جایگزین ارائه دهند. یک حکای عالی می تواند "ما را لمس کند ، حرکت کند یا به ما یاد دهد" (الی و همکاران ، ص 70). این کوتاه بودن و بی واسطه بودن حکایات است که آنها را به یاد ماندنی می کند. و اگر آنها در دم / داستان خود نیشی دارند ، این به خواننده کمک می کند تا تحلیل و استدلالی که در ادامه می آید را بخاطر بسپارد.
بنابراین - شما می توانید در هر زمان در روند تحقیق روایت بنویسید. آنها ارزش دارند که در طول تحقیق شما با آنها بازی کنند ، حتی اگر هرگز در متن نهایی شما ظاهر نشوند. آنها غالباً مهمترین چیز مهم هستند ، بینشی که شاید اگر ما از حکایات به عنوان چیزی که فقط برای گفتگوی یک قهوه مفید باشد یا خندیدن در میخانه فکر کنیم ، فاقد آن بودیم.
حکایات را بنویسید - سپس از آن بپرسید که چه چیزی در تلاش است تا به شما نشان دهد.
منابع
Ely ، M.، Vinz، R.، Downing، M.، & Anzul، M. (Eds.). (1997) در مورد نوشتن تحقیقات کیفی. زندگی با کلمات . لندن: فالور.
ون مانن ، م. (1989). با توجه به حکایات . پدیدارشناسی + آموزش (7) 232-253
ما خاموش هستیم
ما نخستین دوره نوشتن دوره را با چند مقدمه شخصی شروع کردیم به طوری که من می دانستم چه کسی در اتاق است ، رشته های آنها و کلی کاغذهایی که هر شخص می خواست بنویسد. حدود نیمی از شرکت کنندگان در رشته تحصیلی خودم بودند ، بقیه در جامعه شناسی و انسان شناسی اجتماعی - نه چندان دور از کار خودم. یک نفر در اداره و گردشگری بود و من از کار با آن زمینه خیلی احساس ناراحتی نمی کردم. بنابراین چیزی در خارج از منطقه راحتی من نبود. به نظر من این یک پژوهشگر زیبا بین رشته ای است.
همه خلاصه نامه نوشته بودند. خوب فقط در مورد همه یک نفر مقاله ای داشت که توسط یک ژورنال رد شده بود و می خواست آن را بازنویسی کند. چند نفر دیگر پیش نویس داشتند. با این حال امروز شروع جدیدی بود.
قمار بازاری من نگاهی به نکات کلیدی در نوشتن The Introduction بود. من البته به مقاله ژورنال علوم اجتماعی متمرکز شدم.
من با تأکید بر این نکته که مقاله ژورنال یک مصنوع فرهنگی است ، شروع کردم و همه سنت های دانشگاهی به یک شکل نگارش نمی کنند. من می خواستم همه بدانند که آنچه که در دوره نوشتن من ارائه شده است ، راهی برای نوشتن مقاله نیست ، بلکه یک ژانر خاص فرهنگی است.
(به عنوان مثال ، برخی کنوانسیون های علمی اروپا به طور مشابه از مقالات ژورنال زبان انگلیسی از متا تفسیر استفاده نمی کنند. یعنی اینها آنها از قبل تصریح نمی کنند که مقاله در مورد چیست و نتیجه گیری چیست.) نویسنده استدلال را به خواننده هدایت می کند و در پایان نتیجه گیری را فاش می کند. TaDa ، صداهای کف زدن و غیره.
و سورش کاناگارا مثال مثالی از ژئوپلیتیک نوشتن آکادمیک می دهد . او دکترای خود را به سریلانکا برگرداند و مقاله ای را در سنت انگلیسی / آمریكا تحویل داد تا دریابد كه مخاطبان آموخته او آن را بیگانه و توهین آمیز می دانند. آنها نمی خواستند به ما گفته شود که این مقاله قبل از ارائه چه کاری انجام خواهد داد.)
همچنین ، من می خواستم توجه همه را معطوف کنم نه تنها به نیاز به مقاله به یک استدلال کلی و یک «پس چه» بلکه در مورد آن ، بنابراین ، بنابراین هر بخش از مقاله برای انجام بخش خود نیاز داشت. هر یک از بخش های معمول مقاله ژورنال علوم اجتماعی کار بسیار خاصی را باید انجام دهد. هر قسمت به کل کمک می کند.
برای مثال ، مقدمه باید سه چیز را انجام دهد:
حکم یا دستورالعمل را برای کاغذ ایجاد کنید. مقدمه باید تعیین کند که چرا مقاله نگاشته شده است ، و چرا آنچه که باید بگوید مهم است. باید طاقچه ای را که در آن کاغذ نشسته است ، ایجاد کند و بدین ترتیب سهم را پیش بینی کند.
خواننده را به خود جلب کنید ، به آنها علاقه مند شوید ، آنها را درگیر کنید ، آنها را ترغیب کنید که ارزش دارد بخشی از روز خود را صرف خواندن آنچه در آینده خواهد کرد ، بکنند. خوانندگان در مورد اینکه آیا یک مقاله کار سخت ، خسته کننده یا خواندن واقعاً خوب است ، قضاوت های خیلی سریع می کنند. شروع به روشی پر جنب و جوش - از آنجایی که منظور شما ادامه دارد - بسیار حیاتی است. اما لازم نیست فوراً به آن دسترسی پیدا کنید - ممکن است که باز شدن قاتل به پیش نویس دوم یا حتی سوم باقی بماند.
نویسنده را معرفی کنید شما می خواهید همان ابتدا شخصی را که در این زمینه تخصص و اقتدار دارد ، درست از همان ابتدا مستقر کنید. نوشتن باید بدون متکبر بودن ، به اندازه کافی فروتنانه و بی ادعا تأیید شود. بدست آوردن لحن مناسب در ابتدا بسیار مهم است. خواننده می خواهد بداند که آنها در دست امن هستند.
سپس ما به چهار حرکتی که به طور کلی مقدمه را تشکیل می دهند ، نگاه کردیم.
تعیین محل کاغذ - این بدان معنی تنظیم متن مقاله در برای مثال یک مشکل در این زمینه، یک مشکل در عمل، بحث در ادبیات، یک problematisation از یک گرفته برای تضمین نظریه یا رویکرد، یک گزاره، یک کنجکاوی یا معما . این طاقچه / فضا / شکاف / مسئله ای را که مقاله به آن پرداخته است ، تعیین می کند. بعضی اوقات مردم برای شروع کار Locate از روشی که مورد توجه قرار می گیرد ، از یک نقل قول ، روایت یا یک سؤال بلاغی استفاده می کنند.
تمرکز و گسترش - این حرکت بعدی در مقدمه ، کارهایی را که می خواهد انجام دهد بیان می کند. نوشتن این مقاله غالباً مفید است . یا در این مقاله من / ما . مهم است که این ماده را خراب کنیم. با این حال ، به طور کلی این مورد است که باید تمرکز مقاله توضیح داده شود و این می تواند با گفتن بیشتر در مورد نحوه تولید سهم ، انجام شود. بنابراین Expand ممکن است در مورد یک روش یا نمونه خاص باشد. یک Expand ممکن است یک کار تعریف برای ارائه برخی از مرزها در مورد آنچه باید انجام شود ارائه دهد. این ممکن است آنچه را که می خواهد انجام دهد که سایر مقالات ، فقط برای تقویت طاقچه ای که پر می کند ، مشخص کند - بدون اینکه تکراری از آنچه که در مکان اعلام شده است ، تکرار کند.
طرح کلی - سپس بخش های مختلف مقاله نقشه برداری می شود. نتایج تجربی ذکر شده و استدلالی که قرار است مطرح شود سیگنال می شود. این نقشه راه به کاغذ مشخص است و وفل یا یک وعده مبهم نیست. بنابراین ، به عنوان مثال ، یک رئوس مطالب نمی گوید چیزی رمزنگارانه مانند مقاله ، شواهدی از مضامین اصلی که در طول تحلیل پدیدار شده اند - ارائه می دهد - در واقع می گفت این مضامین مهم چیست. نقشه راه با شماره ها سفارش داده می شود - این مقاله شامل چهار حرکت است - اول ، دوم ، سوم ، در نهایت . و بنابراین آنچه پیش بینی می شود - مانند مثال ، در نتیجه استدلال می کنم که .
ما به مقدمه هایی در مقالات چاپ شده در ژورنال نگاه کردیم تا ببینیم که چگونه این حرکات در مقالات مختلف بسیار متفاوت نوشته شده است ، اما با این وجود هرکدام همان کار را انجام دادند. آنها طاقچه را ایجاد کردند ، گفتند که کاغذ چه کاری انجام خواهد داد ، و سپس توضیح دادند که کاغذ چگونه ادامه می یابد. همیشه خوب است بدانیم که نویسندگان مختلف چگونه کارهای مختلف را به روشهای بسیار متنوعی انجام می دهند. این به شما کمک می کند درک کنید که نوشتن مقاله یک تمرین مکانیکی نیست بلکه یک فرایند بسیار خلاقانه است.
این نکته برای من نیز مهم بود که برای نوشتن مقدمه باید بدانید که استدلال چیست و اینکه انواع مختلف کاغذ را در ذهن خود داشته باشید. شرکت کنندگان در این کارگاه خلاصه نامه هایی را نوشتند ، بنابراین آنها درباره نظریه استدلال خود و ساختار کلی که قرار بود از آنها استفاده کنند ، ایده ای داشتند.
سپس دو جلسه نوشتن 30 دقیقه ای با pomodoros انجام دادیم که در طی آن Locate و سپس Focus / Expand و Outline نوشته شده بودند. سه پاراگراف ، یکی برای هر حرکت.
البته ، اینها پیش نویس های کثیف بودند و نه برای مصرف عمومی. شرکت کنندگان از این رو کار خود را برای من در اینستاگرام ارسال کرده اند و من یک شبه به آنها خواهم پرداخت و با استفاده از تغییرات آهنگ برخی از نظرات را بیان می کنم.
شرکت کنندگان همچنین می دانند که علاوه بر اتمام اولین پیش نویس های خود تا زمان شام ، باید در مورد سوالات فردا نیز فکر کنند:
در این مقاله با چه مفاهیم یا نظریه خاصی کار خواهید کرد؟
بناهای موجود در ادبیات مورد استفاده شما چیست؟
چگونه آنچه می نویسید در ادبیات قرار دارد؟
با چه کسی در این زمینه قرار دارید؟
فردا شروع به نوشتن درباره ادبیات می کنیم. معمولاً این بخش از مقاله پس از مقدمه است ، اگرچه نه همیشه. با این حال ، ادبیات به طور کلی باید در برخی مقاطع نوشته شود ، بنابراین ما اکنون این کار را خواهیم کرد و به این فکر خواهیم کرد که آیا بعداً در جای مناسب قرار دارد یا خیر.
و برای پایان دادن به این پست ، یک ضربه محکم و ناگهانی از پارکینگ دانشگاه ، فقط برای نشان دادن آنچه می بینیم از ویندوز….
آماده سازی برای کارگاه نوشتن همیشه کمی آزاردهنده است. این تنها دومین باری است که دوره ای را گذرانده ام که خیلی طولانی می رود - هشت روز است. و این یکی با اول متفاوت است و امیدوارم که تغییرات مفیدی ایجاد کرده باشم.
با این حال ، من شرکت کنندگان را نمی شناسم. فهمیدم چه کسی فقط چند ساعت درگیر است. من می دانم که همه آنها با یک همکار در دانشگاه همکاری کرده اند تا در مورد خلاصه نامه ها فکر کنند و می دانم که برخی از آنها مقاله کنفرانسی را نوشته اند. اما من واقعاً نمی دانم حوزه های آنها چیست یا چه کارهایی را می خواهند با نوشتن آنها انجام دهند.
این کاملاً درست نیست. من می دانم که همه آنها با انتشار مقاله ، دکترای خود را انجام می دهند ، بنابراین نوشتن مقاله در این کارگاه مهم است. آنها می خواهند سرانجام مقالاتشان منتشر شود. اما آنها همچنین سرپرستان دارند تا به آنها در نهایی کردن مقاله ای که ما شروع می کنیم کمک کنند. و در بعضی موارد ، ناظر نویسنده دوم خواهد بود.
همیشه کار کردن با محقق دکتری روی کاغذ و نه سرپرست نیز کمی عجیب است. من نگران هستم که آنچه می گویم سرپرست خواهان یا موافق آن نیست. و من عموماً کمی می ترسم که آنچه محقق دکترا سرانجام به عنوان پیش نویس اول کثیف تولید می کند ، همان چیزی نخواهد بود که سرپرست انتظار داشته است. هنوز هم بخشی از کارگاه نوشتن عمومی است ، بنابراین من فقط باید با آن زندگی کنم. من اغلب پیشنهاد می کنم که افراد سعی کنند در طی 8 روز با سرپرست خود صحبت کنند. فقط سعی کنید همه ما را در همان مسیر نگه دارید .
از کلیه مشارکت کنندگان کارگاه خواسته شده است که با فکر کردن در مورد این سؤالات به کارگاه بیایند:
• مقاله شما چه سهمی خواهد داشت؟
• چرا این مهم است؟
• چه چیزی خوانندگان شما را با این موضوع مرتبط می کند؟
• چگونه طاقچه را برای کار خود ایجاد خواهید کرد؟
و از آنجا که ما می خواهیم روز اول کار را روی مقدمه شروع کنیم ، از شرکت کنندگان نیز خواستم که در مورد چگونگی پاسخ دادن به این سؤال بعدی فکر کنند:
• برای تهیه مقاله به خواننده چه چیزی نیاز دارید؟
من همچنین مقاله ای را که حدود چند هفته پیش ارسال کردم برای آنها ارسال کرده ام ، فقط برای این که آنها را برای سخت ترجیح دهند. "نکته چیست؟ چه کسی اهمیت می دهد؟ گفتگوهایی که به ناچار در بعضی از مواقع در طول کارگاه اتفاق می افتد. آنها همچنین داده ها و ایده ای از آنچه می خواهند بگویند را تجزیه و تحلیل کرده اند و امیدوارم جایی که می خواهند آن را قرار دهند.
اسلایدهای چند روز اول کارم را کردم تعداد زیادی از مقالات وجود دارد که برای روزهایی که "برای نوشتن می خوانیم" در داخل شبکه منتظر هستند ، و تایمر گوجه فرنگی کوچک من از ترس و وحشت سفر هواپیما جان سالم به در برد؟ بنابراین تقریباً همانطور که من و آنها می توانیم آماده هستیم.
110928_140921_62774497من به همان اندازه که می خواهم آماده هستم. من فقط باید راه خود را در اتوبوس به سمت دانشگاه ایسلند پیدا کنم و در برف فرو نروم .
من فقط چهار مقاله را مرور کردم. از آنجا که نویسندگان زمینه (های) خود را به اندازه کافی بلد نبودند ، آنها نتوانستند من را متقاعد کنند که مقاله آنها به گفتگوی ژورنالی کمک کرده است. از نظر من ، تمام این مقالات از نویسندگانشان که به اندازه کافی مطالعه نکرده اند ، رنج کشیدند.
اما اگرچه دیدن کسی که به اندازه کافی خوانده نشده بسیار آسان است ، ترسیم یک خط و گفتن وقتی که کافی است بسیار دشوار است. چه چیزی خواندن "کافی" محسوب می شود؟ و آیا می توانید خیلی زیاد بخوانید؟ و آیا می توانید در ابتدای دوره دکتری خود بیش از حد بخوانید؟
176360933_5826881281_b
در کارگاه ها و دوره های نوشتن من اغلب به من گفته می شود که چقدر بد خواندن زود هنگام احساس بدی می کند . به عنوان مثال .
درگیری ناکافی با کار دیگران باعث می شود که محقق اولیه احساس افسردگی و افسردگی کند ، مطمئن نیست که آیا آنها قادر خواهند بود همان استانداردهای فصیح را رعایت کنند. یا…
مبهم و مبهم - غوطه وری بیش از حد در متون متراکم و لجام گسیخته محقق اولیه را به این احتمال تبدیل می کند که نوشتن آکادمیک چیزی غیر از وخیم باشد.
گفتگو با همسالان و سرپرستان مهم است اگر خواندن باعث شود چنین احساسی داشته باشید. IMHO ، خواندن باید بیشتر اوقات جالب باشد ، اگر واقعاً لذت بخش نباشد. اما این واقعاً به سؤال "کافی" پاسخ نمی دهد. حتی اگر از خواندن احساس خوبی دارید ، آیا می توانید در واقع بیش از حد از آن استفاده کنید؟
همه قبول ندارند که محققان باید در آغاز یک پروژه به طور خودکار خواندن فشرده و گسترده را انجام دهند. رابرت مرتون ، جامعه شناس ، اظهار داشت كه بین فساد و اصالت تنش وجود دارد. به گفته وی ، ممکن است اگر محقق تحت تأثیر تفکر دیگران آلوده شود ، از اصالت و خلاقیت کاسته شود. پیروی از استدلال مرتون ممکن است ما را به این فکر بیاندازد که خواندن مطالب زیاد در شروع یک پروژه تحقیقاتی نتیجه بخش است. ممکن است فرض کنیم خواندن مانع از ترسیم ایده های خودمان می شود. ممکن است وکلا از این خط فکری نوعی ادعای فکری اولیه را ترجیح دهند ، دوره ای که محقق صرفاً بر اساس فرضیات و دانش قبلی خود عمل کند تا موقعیت خود را مرتب کند. سپس ، و تنها پس از آن ،
برخی دیگر - به عنوان مثال هری ولکوت ، که اغلب می گفتند که ترجیح می دهد بیشتر از نوشتن بنویسد - معتقدند که خواندن باید بعداً در یک پروژه تحقیقاتی باشد. آنها می گویند هنگامی که داده های مشخصی دارید که می خواهید آنها را حس کنید ، با ادبیات درگیر شوید. این نقطه ای است که شما در حال تلاش برای مشخص کردن کدام خط تحلیل و استدلال هستید. نکته ای که باید بگویید آیا به آن اضافه می کنید ، متناقض هستید ، با آنها صحبت می کنید ، مشکلاتی پیدا می کنید یا کارهایی را که قبلاً دیگران انجام داده اید در حال نهایی شدن است. به نظر می رسد نکته ای که نویسندگان مقالاتی که من در حال مرور آنها بودم بررسی نشده است.
اما به نظر می رسد اکنون محققان دکترا با خواندن شروع به مطالعه می کنند. جالب است که موسسات معمولاً انتظار دارند که محققان دکترا قبل از مراجعه به کارهای میدانی ، پیشنهادی درست برای تأیید رسمی ارائه دهند. این پیشنهاد عمدتا مرور ادبیات و طرح و طرح تحقیقاتی است. (این فرایند پیشنهاد به همان اندازه در مورد مدیریت ریسک است و هر چیز دیگری - فرایند تصویب پیشنهاد برای شناسایی افرادی است که برای تکمیل دکترا تلاش می کنند. چقدر خوب این کار سوالی است که من نمی خواهم در اینجا بوم کنم. ) بنابراین این نوع اامات نهادی فرض می کنند که خواندن زیاد قبل از شروع تحقیق چیز غیرقابل مشکلی است و نه چیزی که درباره آن حتی اگر اکنون وجود نداشته باشد بحث و گفتگو شده است.
چه بسا این امر مؤسسات و سرپرستان ما باید در مورد نقاط ضعف خواندن کارهای بیشتری انجام دهند. شاید ما باید بیشتر بر اهمیت کار - همزمان با خواندن - بر پیشرفت تفکر خود در مورد تحقیق واقعی تأکید کنیم . شاید واقعاً باید در خانه مانع شویم که خواندن به دلایل خوبی است ، نه فقط به این دلیل که انتظار می رود.
من حدس می زنم که روشن است که من به جای گرفتن موقعیت غیرخواندن ، خواندن زودهنگام را انتخاب می کنم. با این حال، من می توانم فکر می کنم که خطرات متصل به خواندن بیش از حد وجود دارد. نکته ای وجود دارد که خواندن به خودی خود به پایان می رسد. دنبال کردن بی پایان به چیزی بیشتر ، چیزی غیرقابل توصیف ، یک گلوله جادویی که منجر به خط جدیدی از تفکر می شود. مطمئناً نکته ای وجود دارد که محققان دکترا - در واقع هرکدام از ما - باید از میز دور شوند و با فکر خودمان پیش برویم.
خواندن نباید باعث تفکر ما شود بلکه باعث تقویت آن می شود. نوشتن در مورد آنچه می خوانیم ، همانطور که می خوانیم ، و نوشتن مطالب خواندن در رابطه با پروژه ما می تواند به ما کمک کند تا ایده های خودمان را مرتب کنیم و متن های موجود در زمینه خود را مرتب کنیم. ادبیات چیزهایی برای ارائه دارند ، به شرط آنكه بتوانیم با احساس ناكافی بودن برخورد كنیم و به این تصور نرسیم كه همه متون معیار طلای استاندارد و برای ارتباطات دانشگاهی هستند. یافتن ایده برای مباحث ، تصفیه پروژه ، مکان یابی ابزارهایی که می توانیم در تحقیقات خودمان از آنها استفاده کنیم و کارهای قبلی را که می توانیم بسازیم - اینها همه در خواندن ما هستند. و این نوع ابزارها نه تنها در کارهای اولیه دکتری بلکه در شروع هر پروژه تحقیقاتی مفید هستند.
اما هیچ یک از اینها نباید به هزینه توسعه ایده های خود و پروژه ما باشد. اگر خواندن در راه باشد ، نه کمک کردن ، یا اگر جایگزین تفکر خودمان باشد ، شاید این به اندازه کافی در حال حاضر باشد.
امتحان کنندگان نمی خواهند پایان نامه ای را بخوانند که حاوی مقالات کوچک است. برای درک مشکل با پایان نامه ، مقاله را تصور کنید که یک فصل روش را می خواند. بد شروع می شود. در حالی که در این کلمات نیست ، نویسنده اساساً می گوید . اول از همه می خواهم همه شما را در مورد تفاوت های بین تحقیقات کمی و کیفی برای شما بازگو کنم ، سپس می خواهم تمام روش های ممکن را که می توانستم برای خودم بکار ببرم را برای شما بازگو کنم. تحقیق ، سپس من می خواهم به شما چیزهای زیادی در مورد مصاحبه برای شما بگویم . در این مرحله ، آزمایش کننده چشمان خود را می چرخاند و می رود تا یک لیوان چای درست کند.
اکثریت قریب به اتفاق کنکور خلاصه ای از آنچه شما در دوره های روش خود آموخته اید نمی خواهند. شما تکالیف را درست گذراندید؟ بنابراین لازم نیست که دوباره آنها را انجام دهید. بازرس نمی خواهد شما را به ادبیات trawl. آنچه آنها می خواهند بدانند این است که چه روش و روشهایی را انتخاب کرده اید ، چرا این روشها و روشهای انتخابی شما به شما امکان می دهد انجام دهید یا انجام ندهید.
چرا محققان دکترا در پایان نامه خود مقاله می نویسند؟
احتمالاً خیلی تعجب آور نیست که بسیاری از محققان دکترا دارای هدست مقاله نویس موفقیت آمیز باشند. آنها به وظایف اصلی پایان نامه نزدیک می شوند - قرار دادن کار در ادبیات ، ایجاد مبانی معرفت شناختی و روش شناختی تحقیق ، توصیف رویکرد خاص گرفته شده - با مقاله به عنوان الگوی ضمنی یا صریح.
یک توضیح احتمالی این است که نویسندگان مقاله به عنوان مقاله ممکن است در این حالت گیر بیایند. بیشتر برنامه های دکترای آمریکای شمالی و اروپا با کار دروس آغاز می شود. این کار دوره دکترا به طور کلی به نوشتن مقاله مشابه دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد نیاز دارد. بنابراین هنگام نوشتن پایان نامه از کار دوره ، این خطر وجود دارد که نویسنده پایان نامه در این حالت کار دوره باقی بماند. آنها نیاز به حمایت دارند تا از یک موقعیت ، نویسنده مقاله ، به سمت دیگر ، نویسنده پایان نامه حرکت کنند.
دلیل دیگر نوشتن مقاله به عنوان مقاله ممکن است این باشد که محقق دکترا نه تنها آنچه را که معتقدند مورد نیاز آنها است بلکه انجام کاری که آنها آموخته اند به خوبی انجام می دهد. محققان دکترا به تعبیری احتمالاً در مقاله ها موفق بوده اند - دانستن چگونگی تهیه مقاله خوب ، در وهله اول آنها را به برنامه دکترا تبدیل کرده است. به عنوان دانش آموزان خوب ، آنها می خواهند ادامه دهند. مگر اینکه به آنها گفته شود که مقاله مقاله نیست ، آنها آنچه را که از تجربه می دانند انجام می دهند تا برای آنها کار کرده باشند.
چگونه یک مقاله با پایان نامه متفاوت است؟
در تکلیف مقاله استاندارد ، یک سؤال مطرح می شود یا گزاره ای ارائه می شود ، و دانش آموز باید پاسخ (های) را ارائه دهد. مقالات خارجی ارزیابی می شوند که نویسنده مقاله چگونه می تواند به سؤال پاسخ دهد / به موضوع بپردازد و هم آشنایی خود را با مطالب / ادبیات و هم توانایی آنها برای شواهد رزمی برای تولید یک پاسخ منسجم و قانع کننده نشان دهد. امتیازهای اضافی را می توان اغلب برای اصالت ، سطح بالایی از انتقاد و یا تفسیر ، معرفی مطالب اضافی که دلالت بر خواندن و تلاش اضافی ، ظرافت بیان و غیره می کند ، کسب کرد. نویسندگان مقاله اساساً آنچه را که دیگران گفته اند ، دوباره به یادگار می گذارند.
اگر کاری که مقاله کارشناسی و کارشناسی ارشد انجام می دهد این است که دانش دیگران را به نمایش بگذارد تا بتوان آن را مشاهده و بررسی کرد ، به معنای واقعی کلمه حذف شد ، این چیزی نیست که در پایان نامه دکتری مورد نیاز است. کنکور دکترا فرض می کند که نویسنده پایان نامه نشان داده است که آنها در مورد روش ، روش ها ، ادبیات خاص مورد نیاز برای مطالعه خود آگاهی دارند. معاینات و دکترا اکنون می خواهد به ببینید که چگونه دکترا محقق انتخاب از آنچه در دسترس است، توجیه انتخاب خود و بالاتر از همه با استفاده از دانشدر دسترس آنها برای پشتیبانی و یافتن استعلام خود است. کنکور دکترا انتظار دارد که نویسنده پایان نامه ادبیات موجود را به نفع پروژه خاص خود کار کند.
پایان نامه جایی برای محقق است که می تواند به سؤال خود پاسخ دهد و به آن کار کند و با آن دسته از ادبیات که مربوط به زمینه تحقیق ، روش و روش های آنهاست کار کند. این پایان نامه محلی برای محقق دکتری متخصص است و از سایر متخصصان می خواهد تا از کار و پرونده آنها حمایت کنند. محققان دکترا سخنان دیگران را تکرار نمی کنند ، بلکه آنها درگیر کارگردانی و مدیریت مکالمه در مورد کار خودشان هستند.
پایان نامه یک استدلال است نه یک مقاله.
با توجه به ماهیت ، تفکر پیچ و تاب و چرخش ، رانش و سرگردانی دارد. شکارچی که از یک نقطه عزیمت به یک مقصد از پیش تعیین شده ، یک زنبور عسل را دنبال می کرد ، هرگز طعمه نمی خورد. برای شکار باید برای سرنخها هوشیار باشید و برای پیگیری مسیرها در هر کجا که منجر شوند ، آماده باشید. نویسندگان متفکر باید شکارچیان خوبی باشند . تیم اینگولد
من خیلی به این نقل قول از تیم اینگولد علاقه مندم. این ممکن است افرادی را که می دانند من برنامه ریز هستم شگفت زده کند. من جزء آن دسته از افرادی نیستم که مقاله ای را با نوشتن ، نوشتن هر چیزی شروع می کنم ، نوشتن مطلبی که امیدوارم بعداً بتوانم برای ترسیم یک ایده اصلی و یک استدلال استفاده کنم. نه ، من فقط نمی نشینم و نمی نویسم. من قبل از اینکه با جدیت به صفحه کلید بروم ، نقشه خود را مرتب کرده ام. من هرگز شروع به نوشتن نمی کنم بدون یک متن کوچک یا یک طرح کلی.
بنابراین ، چگونه این اجبار برای برنامه ریزی با شکار سازگار است ، می شنوم که می پرسی. مطمئناً برنامه ریزی و شکار از نظر قطر مخالف یکدیگر هستند؟
خوب. در معرض خطر اینکه کاملاً گیج و گیج کننده باشم ، بگذارید استعاره دیگری را معرفی کنم. فقط یک لحظه شکار را فراموش کنید.
من دوست دارم به عنوان نوشتن مقاله به عنوان آشپزی فکر می کنم. من هرگز هرگز آشپزی را شروع نمی کنم بدون اینکه تصوری در مورد آنچه دارم می خواهم درست کنم. من به طور کلی سعی می کنم قبل از روشن کردن و روشن کردن حرارت ، تمام مواد لازم را جمع آوری کنم و سپس آنها را پردازش کنم. این بدان معنی است که من سیر را خرد نمی کنم در حالی که پیاز ها به یک ترد می سوزند.
وقتی می نویسم ، یک روند موازی دارم. من در وهله اول همه کتاب ها ، نقل قول ها و ارجاعاتی را که می خواهم با آنها کار کنم جمع می کنم. در مرحله بعدی من یک سند کار درست می کنم که قطعات و قطعات مختلفی را که می خواهم برای آنها ترسیم کنم با هم می چسبانم) در این مرحله اغلب یادداشت می کنم. سپس متن یا طرح کلی را می سازم. این سه مرحله - جمع آوری ، جمع ، برنامه ریزی - معادل نوشته من برای تهیه و خرد کردن مواد تشکیل دهنده است.
اما چگونه می توانم در ابتدا کتاب ها و بیت ها و قطعات مختلف را با هم جمع کنم ، چگونه می توانم جمع کنم؟ خوب ، این جایی است که شکار وارد می شود. مرحله اولیه نوشتن من - همان چیزی که قبل از تجمع و قبل از Tiny Text یا طرح کلی - پیش می آید - ممکن است به علوفه کردن عناصری که می خواهم آماده کنم و سپس طبخ می کنم. و در پخت و پز ، این مرحله از تجمع به معنای واقعی کلمه می تواند شکار شود . همانطور که آن کتاب های دستور العمل قدیمی می گویند ، قبل از هر چیز مرغ خود را صید کرده و خراب می کنید ، خرگوش را شلیک کنید و پوست آن را پوست بگیرید . (آپول ها به محوطه های خارج از آنجا ، من در اینجا صحبت می کنم.)
شکار قسمت بسیار مورد علاقه من در روند نوشتن است. به نظر من ، چیزهایی بسیار رضایت بخش در مورد شایعه در مجلات ، در قفسه کتاب و از طریق Endnote برای یافتن مطالب مربوطه ، مواد اولیه ای است که باید در یک مقاله منسجم تهیه و تهیه شود.
وقتی در حالت شکار هستم ، همیشه آماده هستم که چیز جالبی را پیدا کنم. من دوست دارم اگر به تعبیر بوردیوشی دوست داشته باشید ، معادل علمی گوجه فرنگی رسیده خارج از فصل را پیدا کنید ، اولین شاخه های سیر وحشی ، نعناعی که خود را پشت پشته گلدان های مایل به قرمز خالی کرده است. بنابراین ، هنگامی که من در مرحله شکار نوشتن هستم ، تقریباً همیشه به چیزی که فکرش را نمی کردم کردم ، می شوم ، چیزی فراموش شده ، چیز غافلگیر کننده.
اما من فقط وقتی به خاطر داشتن یک نوشتار مشغول شکار نیستم. من در زمان های دیگر نیز شکار می کنم ، تا ایده هایی راجع به چیزهایی بنویسم. نقل قول ، یک نظریه ، استدلالی که بصورت آنلاین یا متن چاپی ممکن است به من بپیچد و توجه من را جلب کند. این اغلب زمانی اتفاق می افتد که من ، همانطور که اینگولد نشان می دهد ، صفحات پر پیچ و خم و بی حرکت را انجام می دهم. بعضی مواقع معدن با من می ماند تا اینکه من برای آن استفاده ای پیدا کردم ، یا تا زمانی که وقت برای پیدا کردن آن را پیدا کنم. من تقریباً مدتی است که روی شروع این پست به نقل قول اینگولد آویزان شده ام!
می خواهم با صدای بلند و واضح بگویم که شکار به نوشتن غذا می پردازد و شکار برای برنامه ریزی ضدیت ندارد. شکار برنامه ریزان را تغذیه می کند. و شکار هیچ وقت برای هر نویسنده وقت تلف نمی شود ، حتی اگر اینگونه به نظر بیاید که به نظر افراد خارجی می رسد. بله ، در واقع ، شکار در حال نوشتن است.
هنگامی که مردم نکات خود را برای انتشار آکادمیک ارائه می دهند ، اغلب به توجه نویسندگان دانشگاهی موفق توجه نمی کنند - یا شاید به اندازه کافی متمرکز نشوند. در اینجا سه مورد از مطالب نویسنده و خواننده وجود دارد که فکر می کنم مهم هستند:
بلندپرواز باش
همه ما می دانیم که نویسندگان دانشگاهی از فکر کردن درباره سهم خود - آنچه شما باید بگویید - و مخاطبان شما - از خوانندگانی که برای آنها می نویسید سود می برند. اما من فکر می کنم این نیز مفید است که در مورد آنچه می خواهید برای آن شناخته شوید فکر کنید.
بنابراین ، من را در اینجا شوخ طبعی کنید:
(1) خود را در بیست سال تصور کنید که به بدن کار جمع شده خود نگاه کنید. به عنوان سهم عمده خود چه می دانید؟
(2) حال تصور کنید شخص دیگری در بررسی ادبیات دکتری خود درباره کار شما بحث کند ، چه خواهد نوشت؟ (نام خانوادگی شما در اینجا ، 2015-2035) نشان می دهد که…
در حالی که اینها تمرینات کاملاً فرضی هستند ، دو سؤال از شما می خواهد که تصور کنید ، به جرات می توانید درباره آن فکر کنید ، روند ساخت مجموعه ای از نشریات به مرور زمان. آنها از شما می خواهند که نشریاتی را که نتیجه نهایی همه کار سخت شماست ، در نظر بگیرید. این بدان معنی نیست که هر مقاله ای که می نویسید ، The Definitive Word در مورد موضوع خواهد بود. بلکه می توان گفت که یک کار علمی در طول زندگی می تواند بسیار بیشتر از مجموع اجزای تشکیل دهنده آن باشد. و نکته تمرین فرضیه این است که پس از اینکه این تصویر کلی گلگون از آینده تحصیلی بالقوه خود را ایجاد کردید ، می توانید با جاه طلبی و با یک احساس واقع بینانه از آنچه هر مقاله می تواند انجام دهد ، به کارهای نوشتن فوری خود بازگردید.
بنابراین ، من را تحقیر کنید .
(3) با توجه به مطالب خیالی خود از نوشتار ، در مورد چگونگی شروع انتشار بعدی خود - یا ادامه - این مسیر طولانی چاپ فکر کنید. از خود بپرسید ، مقاله بعدی من برای تمرکز روی چه چیزی لازم است؟ و یکی بعد؟ و یکی پس از آن؟ چگونه هر نشریه به آنچه قبلاً پیش رفته است ، اضافه خواهد شد؟
(4) و اکنون ، برای دستیابی به خوانندگان هدف خود ، به این فکر کنید که چه ژورنالی باید مقالات شما را بخواند تا به شما کمک کند تا وارد گفتگوی علمی شوید .
صبور باش
عجله کردن روند نوشتن بسیار وسوسه انگیز است. فشار زیادی برای انتشار زیاد و غالبا وجود دارد ، و دلایل خوبی وجود دارد که محققان حرفه ای اولیه می توانند بر روی ایجاد یک رکورد انتشار تمرکز کنند تا در جریان بودجه و جوایز باشند. با این حال ، تعادل این مطبوعات در برابر وسوسه برای ارسال زود هنگام چیزهای مهم است.
یادآوری این نکته مفید است که برخی از مقالات فقط بیشتر از سایرین طول می کشند. هیچ برنامه زمانی برای سرعت یا آهسته مقاله نویسی نشده است. بعضی اوقات مطالب تقریباً بلافاصله جمع می شوند. در بعضی مواقع بسیار دردناک هستند. این تغییر ، سریع و آهسته ، طبیعی است. بنابراین باید در نظر داشته باشید که با نوشتن ، هرچه طول بکشد طول می کشد. تا زمانی که به نوشتن ادامه دهید ، احتمالاً سرانجام در محل قرار می گیرد. کندی اغلب نشانه این است که شما مشغول کار سخت فکری هستید. این یک نشانه ی مطمئن نیست که نمی توانید بنویسید.
مطمئناً کندی همان بی تحرکی است که ناشی از اشتیاق به انجام مطلق چیز نیست. در نوشتن هیچ کمالی وجود ندارد. و هیچ مقدار نشستن روی متن ، اینگونه نخواهد بود. مهم نیست که برای جستجوی بی ثمر برای مقاله نهایی ، جمله بی عیب و نقص ، بند بی عیب و نقص کار کند. آنچه هدف شماست بهترین کاری است که می توانید در آن زمان انجام دهید. نتیجه گیری از پذیرش نوشتن های آهسته می تواند تصمیم به انجام چند کار باشد . تمام تخم های نوشتن دانشگاهی خود را در یک سبد قرار ندهید. اگر فهمیدید که کاغذ کند دارید ، یک مقاله دیگر را همزمان شروع کنید ، یکی که احتمالاً سریعتر پیش می رود. به آرامی بنویسید ، اما همچنین چیزی سریعتر بنویسید.
اما انجام دهید ، لطفاً در برابر خواستار ارسال سریع کاغذ در مقابل مقاومت خود مقاومت کنید. بدون شک وقتی از پیش نویس اول کثیف عبور می کنید ، یک حس دستاورد وجود دارد. شما می خواهید از نوشتن خلاص شوید و آن را ارسال کنید ، درست همانطور که وقتی ارسال کردید یک قطعه بزرگ را نوشتید و آن را به سرپرست خود ارسال کردید. نوشتن دکترا می تواند بعضی اوقات عادت ارسال سریع کارها را ایجاد کند - پیش نویس 80٪ انجام شده است ، اکنون اجازه دهید سرپرست آن را داشته باشد. اگر این 80٪ موارد برای شما مناسب است ، پس باید راهی برای فرار و رسیدن به مرحله تقریباً پایان یافته پیدا کنید.
کار را در یک گروه نوشتن یا با یک دوست نوشتن در نظر بگیرید تا بتوانید روی کاغذهایی که تقریباً پخته شده اند ، روند دریافت و بازخورد داشته باشید. اگر این امکان پذیر نیست ، پس از همه کنترل خود می توانید استفاده کنید و کاغذ را برای یک یا سه هفته کنار بگذارید ، و دوباره به آن برگردید. به یاد داشته باشید ، هر چه قطعه صیقلی تر باشد ، احتمالاً روند پردازش بررسی نسبتاً بدون چسبندگی بیشتر است.
بخشنده باش
زندگی دانشگاهی بسیار رقابتی است. واقعاً آسان است که در دام انجام معادل دانشگاهی قرار دادن کار خود بر روی کار بیفتید تا همسایه شما در میز بعدی کپی نشود. همچنین برای اینکه بتوانید فضایی را برای کار خودتان رقم بزنید ، وارد دام این نیستید که در مورد نوشته های هر کس دیگری منفی بمانید - همه چیز خارج از آن کاملاً کاملاً ناخوشایند و ناخوشایند است و به همین دلیل باید این مقاله خاص را انجام دهید. نزدیک شدن به کار دیگران و خود شما از موقعیتی که مثبت تر است ، در پایان و در همان زمان ، مکانی بسیار اخلاقی تر و سالم تر خواهد بود.
و آن سخاوت را می توان از هر طریق ابراز کرد - خواندن کار دیگران و بازخورد دادن ، کار مشترک ، همکاری با نوشتن راهنمایی و پشتیبانی از افرادی که در آن مکان چند سال قبل بودید ، کار خود را در دسترس در دسترس بر روی سکوهای دانشگاهی ، راه اندازی گروه های نوشتن و خواندن ، برگزاری سمینارها و غیره قرار دهید. این سخاوت های علمی به هیچ وجه به cv شما آسیب نمی رساند.
اما نکته واقعی سخاوت این است که این نوع دانشمندی است که هم در دانشگاه و هم در مقابل دانشگاه عملکردی رقابتی کار می کند. دانشمندان سخاوتمندانه ، از طریق نوشتن و چاپ و نشر شخصی خود ، روش های ضد رقابتی در انجام و دانش آموزی را اثبات می کنند.
در یک تکالیف مقاله موضوعی ، وظیفه شما این است که یک طرف را در مورد یک موضوع خاص ، گاه بحث برانگیز انتخاب کنید و یک پرونده را برای نظر یا موقعیت خود ایجاد کنید. شما از حقایق ، نظرات ، آمار و سایر شواهد استفاده خواهید کرد تا خواننده خود را متقاعد کنید که موقعیت شما بهترین است. برای این کار ، شما تحقیقاتی را برای کاغذ موقعیت خود جمع آوری کرده و یک طرح کلی را به منظور ایجاد یک استدلال درست ساخته می کنید.
یک موضوع برای مقاله خود انتخاب کنید
مقاله موضع شما حول موضوعی است که توسط تحقیقات پشتیبانی می شود. موضوع و موقعیت شما باید هنگام به چالش کشیدن حفظ شود ، بنابراین تحقیق در مورد چند موضوع مفید است و موضوعی را انتخاب می کنید که می توانید بهترین استدلال کنید ، حتی اگر ممکن است عقاید شخصی شما را منعکس نکند. در بسیاری از موارد ، موضوع و موضوع شما به اندازه توانایی شما برای ایجاد یک پرونده قوی مهم نیست. موضوع شما می تواند ساده یا پیچیده باشد ، اما استدلال شما باید منطقی و منطقی باشد.
انجام تحقیقات مقدماتی
تحقیقات مقدماتی برای تعیین اینکه آیا شواهد کافی برای پشتیبان گیری از موضع شما وجود دارد ، ضروری است. شما نمی خواهید به موضوعی بیش از حد متصل شوید که تحت یک چالش قرار می گیرد.
برای یافتن مطالعات و آمارهای حرفه ای ، چند سایت معتبر مانند سایت های آموزش (.edu) و سایت های دولتی (.gov) را جستجو کنید . اگر بعد از یک ساعت جستجو چیزی پیدا نکردید ، یا متوجه شدید که موقعیت شما در یافتهای سایتهای معتبر تحمل ندارد ، موضوع دیگری را انتخاب کنید. این می تواند بعداً شما را از ناامیدی زیادی نجات دهد.
موضوع خود را به چالش بکشید
شما باید در هنگام موضع گیری ، نقطه مقابل را بدانید و همچنین موضع خود را می دانید. برای تعیین همه چالش های احتمالی ممکن است در هنگام پشتیبانی از دیدگاه خود وقت بگذارید. مقاله موضع شما باید به دیدگاه مخالف بپردازد و در مقابل آن به اثبات برسد. در نظر بگیرید که دوستان ، همکاران یا خانواده در مورد این موضوع بحث کنید تا از دیدگاه های جایگزین بهره مند شوید که شاید خودتان را به راحتی ندیده اید. هنگامی که برای طرف مقابل موضع خود استدلال می کنید ، می توانید به صورت عادلانه به آنها رسیدگی کنید و سپس بیان کنید که چرا آنها صدا ندارند.
یکی دیگر از تمرینات مفید این است که یک خط را از وسط یک کاغذ ساده بکشید و نقاط خود را از یک طرف لیست کنید و نقاط مقابل را از طرف دیگر لیست کنید. کدام استدلال واقعاً بهتر است؟ اگر به نظر می رسد مخالفت شما ممکن است از شما با امتیاز معتبر پیشی بگیرد ، باید موضوع یا موضع خود را در مورد موضوع تجدید نظر کنید.
به جمع آوری شواهد پشتیبان ادامه دهید
هنگامی که مشخص کردید که موقعیت شما قابل پشتیبانی است و موضع مخالف (به نظر شما) از موضع شما ضعیف تر است ، شما آماده هستید تا با تحقیقات خود شاخه ای داشته باشید. به یک کتابخانه بروید و جستجو را انجام دهید ، یا از کتابدار مرجع بخواهید تا در یافتن منابع بیشتر به شما کمک کند. البته می توانید تحقیقات آنلاین را نیز انجام دهید ، اما مهم است که بدانید چگونه به درستی اعتبار منابع مورد استفاده خود را بررسی کنید. اطمینان حاصل کنید که مقالات شما توسط منابع معتبر نگاشته شده است ، و نسبت به منابع مفرد که با هنجار متفاوت است ، احتیاط کنید ، زیرا این موارد غالباً ذهنی هستند نه به لحاظ واقعی.
سعی کنید منابع متنوعی را گردآوری کنید ، و هم نظر یک متخصص (پزشک ، وکیل یا استاد) را تجربه کنید و هم تجربه شخصی (از طرف یک دوست یا عضو خانواده) که می تواند جذابیت عاطفی به موضوع شما بیفزاید. این اظهارات باید از موضع شما پشتیبانی کند اما باید متفاوت از گفته های شما باشد. نکته اینها اضافه کردن عمق به استدلال شما یا ارائه پشتیبانی حماسی است.
یک طرح کلی ایجاد کنید
یک مقاله موقعیتی می تواند به شکل زیر تنظیم شود:
1. مقدمه خود را با برخی از اطلاعات زمینه اصلی معرفی کنید. متن جمله خود را تنظیم کنید ، که موقعیت شما را تأیید می کند. نمونه های نمونه:
برای چندین دهه ، FDA مم به برچسب های هشدار دهنده بر روی محصولات خاصی است که تهدیدی برای سلامتی عمومی است.
رستوران های فست فود برای سلامتی ما بد هستند.
بسته های فست فود باید دارای برچسب هشدار دهنده باشد.
2. اعتراضات احتمالی را برای موضع خود مطرح کنید. نمونه های نمونه:
چنین برچسب هایی روی سود شرکتهای بزرگ تأثیر می گذارد.
بسیاری از مردم این موضوع را کنترل بیش از حد دولت می دانند.
چه کسی وظیفه دارد تعیین کند که کدام رستورانها بد هستند؟ چه کسی خط را ترسیم می کند؟
این برنامه پر هزینه خواهد بود.
3- از نكات مخالف حمايت و تاييد كنيد. فقط مطمئن شوید که نظرات شما را بی اعتبار نمی کنید. نمونه های نمونه:
تعیین اینکه کدام رستورانها باید خط مشی را رعایت کنند ، دشوار و گران است.
هیچ کس نمی خواهد ببیند که دولت در حال عبور از مرزهای خود است.
بودجه روی شانه های مالیات دهندگان قرار می گیرد.
4- توضیح دهید که علیرغم قدرت استدلالها ، هنوز جایگاه شما بهترین است. این جایی است که شما می توانید برای بی اعتبار کردن برخی از استدلالها و حمایت از خود کار کنید. نمونه های نمونه:
هزینه های این کار با بهبود سلامت عمومی مقابله می شود.
اگر برچسب های اخطار ایجاد شود ، رستوران ها ممکن است استانداردهای غذایی را بهبود بخشند.
یکی از نقش های دولت حفظ امنیت شهروندان است.
دولت قبلاً این کار را با مواد مخدر و سیگار انجام می دهد.
5- استدلال خود را خلاصه کنید و موقعیت خود را دوباره بیان کنید. مقاله خود را با تمرکز بر استدلال خود به پایان برسانید و از استدلالهای ضد خودداری کنید. شما می خواهید مخاطبان شما با دیدگاه خود در مورد موضوعی که با آنها طنین انداز است فاصله بگیرند.
وقتی یک مقاله موقعیتی می نویسید ، با اطمینان بنویسید و نظر خود را با اقتدار بیان کنید. از این گذشته ، هدف شما نشان دادن این است که موقعیت شما صحیح است.
از سال 2012 Google Scholar فرصتی را برای دانشگاهیان فراهم می کند تا مشخصات خود را ایجاد کنند ، کاری که من واقعاً به شما توصیه می کنم انجام دهید. راه اندازی یک نمایه Google Scholar استناد است آسان و بسیار سریع . پروفایل GS کارت ویزیت تحصیلی شماست ، سریع ترین و آسان ترین راه برای سایر دانشگاهیان است تا همه انتشارات خود را با یک نگاه مشاهده کنند. اگر یک نام مشترک دارید ، این تنها راه مطمئن برای عدم تفکیک سوابق انتشار در مورد نام های شماست. فقط مطمئن شوید که ، پس از ایجاد نمایه خود ، روی کادر "نمایه من را عمومی کنید" کلیک کنید. در غیر این صورت شما تنها کسی خواهید بود که می توانید آن را ببینید ، که در وهله اول کل هدف ایجاد پروفایل را شکست می دهد.
خوب: یک راه حل عالی برای استناد به "ولگرد"
ایجاد پروفایل GS همچنین یک راه حل عالی برای یکی از بزرگترین دلخوری ها در تجزیه و تحلیل استناد است: وجود استناد به "ولگرد". نقل قول های ولگرد همان نسخه های چند وب وب یکسان نیستند . Google Scholar معمولاً افراد زیر یک سابقه کارشناسی ارشد را جمع می کند. منظور من از "نقل قول های ولگرد" ركوردهایی است كه زیر سابقه كارشناسی آنها جمع نشده است. این نسخه های 2 (و گاهی 3 و بیشتر) از رکورد به طور معمول فقط تعداد کمی از استنادها را دارند و عموماً نتیجه غلط بودن نام نویسنده ، عنوان نشریه یا مجله است. آنها همچنین می توانند در اثر خطاهای تجزیه Google Scholar ایجاد شوند. برای اطلاعات بیشتر در مورد این ، لطفاً به: Google Scholar: نقل قول های ولگرد.
نقل قول های ولگرد به ویژه برای نشریات "غیر سنتی" مانند نرم افزار ، کتاب ، فصل کتاب و مقالات کنفرانس بسیار رایج است زیرا معمولاً روش استانداردی برای مراجعه به آنها وجود ندارد. بنابراین تشخیص این مسئله که آیا آنها به همان انتشار مراجعه می کنند ، برای Google Scholar بسیار سخت تر است. به عنوان مثال ، اگرچه Google Scholar برای مراجعه به برنامه نرم افزار Publish یا Perish من ، کار بسیار بهتری نسبت به Web Science انجام می دهد ، اما هنوز استنادهای ولگرد زیادی وجود دارد (به تصویر زیر مراجعه کنید) ، که - در مشخصات GS من - همه من در آن ادغام شده ام. سابقه کارشناسی ارشد هر سابقه در نمایه GS شما که حاوی استنادهای ادغام شده است با یک * در پشت استنادها نشان داده می شود. می توانید با ورود به نمایه خود ، کادر در مقابل سوابق مورد نظر برای ادغام و کلیک بر روی ادغام ، صفحات را ادغام کنید.
نه این بدان معنی نیست که Google Scholar آشغال است! (1)
توجه به این نکته ضروری است که سوابق نقل قول ولگرد منحصر به فرد
یکی از استعدادهای درخشان دانشگاهی در زمینه مدیریت - Geert Hofstede - کتابی به نام "پیامدهای فرهنگ " منتشر کرده است. این کتاب برای اولین بار در سال 1980 منتشر شد ، و در سال 2001 ویرایش دوم شده است. این دو نسخه به ترتیب بیش از 12000 و بیش از 9000 استناد با عنوان " پیامدهای فرهنگ ها " دارند. با این وجود ، صدها پرونده استناد اضافی ولگرد نیز در جستجوی مرجع استناد به ISI وجود دارد که همه به همان دو کتاب مراجعه می کنند. بسیاری از ورودی های ولگرد در ISI غلط های ساده عنوان هستند (در زیر برای برخی از شایع ترین شکوفنده ها مراجعه کنید). در بیشتر این موارد ، مراجع در آثار ارجاع صحیح بودند و به نظر می رسد خطاهای املایی توسط کارمندان ورود اطلاعات ISI انجام شده است.
بد: پروفایل های آلوده به شدت آلوده هستند (می توانید به راحتی از این کار جلوگیری کنید)
همانطور که شما (نه Google Scholar) هستید که این نمایه را ایجاد می کنید ، شما باید آن را حفظ کنید و آن را به روز کنید. این مسئولیت Google Scholar نیست. با این حال ، بسیاری از دانشگاهیان فقط چند دقیقه برای ایجاد نمایه خود به طول می انجامند ، به هیچکدام از گزینه ها نگاه نمی کنند و بنابراین متوجه نیستند که گزینه پیش فرض اضافه کردن مقالات جدید به صورت خودکار است. این کاملاً تعجب آور نیست زیرا Google Scholar نحوه تغییر این مسئله را کاملاً آشکار نمی کند. اما در واقع انجام آن بسیار آسان است. فقط وارد پروفایل خود شوید و بر روی صلیبی که در نوار عنوان مشاهده می کنید کلیک کنید.
بر روی "پیکربندی به روزرسانی های مقاله" کلیک کنید. سپس در صفحه بعد روی گزینه دوم کلیک کنید. برای گزینه "پیشنهادی" Google Scholar "سقوط" نکنید. همانطور که با این نوع خدمات معمول است ، گزینه های پیشنهادی برای افراد تنبل و فراموشی تهیه می شود. شما ممکن است فکر می کنم آن را به شما صرفه جویی در وقت به عنوان شما را به تایید ندارد هر بار به روز رسانی، اما واقع بینانه باشد: چگونه بسیاری از مقالات انجام یک سال را منتشر میکنید؟ بیشتر ما آنقدر انتشار نمی دهیم که ورود به سیستم ، پس از یک پیام کوتاه با ایمیل ، برای تأیید موارد اضافی قانونی ، بار سنگینی می شود. 30 ثانیه طول می کشد. همچنین این یک فرصت عالی برای اصلاح دستی یا تکمیل مواردی است که GS با ویرایش سوابق مورد نظر اشتباه کرده است.
ضروری برای کسانی که دارای نامهای مشترک هستند
اگر نام مشترک دارید ، قرار دادن به روزرسانی های خود به صورت دستی اختیاری نیست ، ضروری است! به این "دانشجوی مدیریت تجارت " در دانشگاه Salford نگاه کنید که به روزرسانی پروفایل خود را به صورت خودکار رها کرد.
اما حتی اگر نام شما بی نظیر باشد - مانند مال من - ممکن است بخواهید کنترل کیفیت را در دستان خود نگه دارید. در زیر سه انتشار است که GS فکر می کند باید در پروفایل من باشد. دو مورد اول فقط عجیب هستند به نظر می رسد مقاله سوم در همان شماره Scientometrics با دو مقاله در هم می آمیزد . فکر می کنید هر یک از آنها به عنوان یک محقق دانشگاهی به اعتبار من بیفزاید؟ فکر نکرد!
نه این بدان معنی نیست که Google Scholar آشغال است! (2)
لطفا متوجه کار را هر چند که این نیست این معنی است که داده های گوگل اسکولار زباله هستند و آنها باید در تمام هزینه اجتناب (همچنین مراجعه کنید دقت کمی برای بسیاری پوشش جامع تر قربانی ). هیچ یک از سه "انتشار" هیچ استناد ندارند و در جریان عادی وقایع همه به هر حال آنها را نادیده می گیرند. اما چرا نمایه خود را با آنها آلوده می کنید؟
باز هم ، فکر نکنید که پروفایل های صحیح منحصر به فرد منحصر به فرد Google Scholar است. اخطار سلامتی وبلاگ من : ممکن است شامل اسناد شخصیتهای مختلفی باشد که نشان از عدم تمسخر کاملاً آشکار نویسنده در وب سایت دانش بنیادی علوم ضروری دارد. فقط به 10 نویسنده برتر با توجه به وب دانش نگاه کنید: همه آنها ژانگ ، وانگ ، لی یا لیو نامیده می شوند و به طور متوسط آنها روزانه 12 مقاله ، 365 روز در سال منتشر می کنند. آیا تا به حال درباره اصطلاح چینی شنیده اید: "سه ژانگ (یا / و چهار لی")؟ این به معنای "هر کس" یا "همه" است.
بهتر: GS Profiles و Publish یا Perish
از آنجا که نسخه 5 نرم افزار تجزیه و تحلیل استناد رایگان من Publish یا Perish به شما امکان می دهد جستجوهای Google Scholar Profile را انجام دهید . بنابراین هر کاری که برای تمیز کردن نمایه
از آنجا که نسخه 6 با استفاده از Publish یا Perish همچنین به شما امکان می دهد کلمات و مؤسسات کلیدی را جستجو کنید ، بدست آوردن یک مرور کلی درباره استناد به بیشتر دانشگاهیان در یک زمینه یا موسسه خاص ، بسیار آسان است. این امر می تواند به ویژه هنگام جستجوی همکاران ، داوران ، سخنرانان اصلی و غیره کمک کند. لطفاً توجه داشته باشید که زمینه های موجود در Google Scholar انتخاب شده و استاندارد نیستند. به عنوان مثال ، برای یکی از حوزه های تخصصی خودم ، چهار نوع مختلف را دیده ام که استفاده شده است: "HRM International" ، "IHRM" ، "مدیریت بین المللی منابع انسانی" و "HR HR International".
پشتیبانی از انتشار یا نابودی
توسعه نرم افزار Publish یا Perish تلاشی داوطلبانه است که از سال 2006 ادامه دارد . Publish یا Perish برای کمک به دانشگاهیان فردی طراحی شده است تا پرونده خود را برای تأثیر تحقیقات و تصرفات و ارتقاء به بهترین مزیت خود ارائه دهند ، حتی اگر استنادهای بسیار کمی دارید .
شما همچنین می توانید از آن استفاده کنید تا تصمیم بگیرید که کدام ژورنال ها را برای ارائه ، آماده شدن برای مصاحبه شغلی ، انجام یک بررسی ادبیات ، انجام تحقیقات کتابشناختی ، نوشتن laudatios یا obituaries یا انجام برخی کارهای خانه قبل از دیدار با قهرمان دانشگاهی خود انجام دهید . Publish or Perish یک چاقوی واقعی ارتش سوئیس است .
بارگیری و استفاده از Publish یا Perish رایگان و رایگان خواهد بود ، اما حمایت شما از هزینه های میزبانی ، پهنای باند و توسعه نرم افزار قدردانی می شود. فقط از هر ده هزار اهدا کننده فقط یک کاربر ، بنابراین پشتیبانی شما بسیار استقبال می شود. می توانید با اهداء یا انتشار یک نسخه PDF از انتشارات یا کتاب ویرانی یا انتشار کتاب یا آموزش ویرایش ، از انتشار یا هلاکت پشتیبانی کنید .
اگر Publish یا Perish را مفید می دانید ، این شانس شماست که به توسعه دهندگان بگویید "ممنون".
Scopus چیست؟
Scopus توسط Elsevier منتشر شده است. وب سایت Scopus تبلیغ می کند که این بزرگترین پایگاه داده انتزاعی و استناد به ادبیات مورد بررسی و منابع وب با کیفیت است.
این مجموعه شامل خلاصه گزارشی از حدود 19 500 نشریه است و دارای 46 میلیون پرونده با برخی از بازگشت به سال 23 است. پوشش علوم زندگی ، علوم فیزیکی ، علوم بهداشتی ، علوم اجتماعی و علوم انسانی.
بیش از نیمی از محتوای Scopus از اروپا ، آمریکای لاتین و منطقه آسیا اقیانوس آرام است که تمرکز گسترده ای بین المللی را به آن اختصاص داده است.
Scopus دارای کانال در یوتیوب با تعدادی فیلم است که می تواند به شما در استفاده از بانک اطلاعات کمک کند. برای دسترسی به این منبع اینجا را کلیک کنید .
ثبت نام با Scopus
می توانید با کلیک بر روی پیوند 'ثبت نام' در سمت راست بالای وب سایت و پیروی از دستورالعمل ها ، به صورت رایگان در Scopus ثبت نام کنید. این به شما امکان می دهد جستجوها را ذخیره کرده و هشدار ایجاد کنید.
استنادات خود را ردیابی کنید
در Scopus ، برگه جستجوی نویسنده را انتخاب کنید تا با جستجو در نام خود ، نام خانوادگی و نام های اولیه یا نام داده شده را جستجو کنید. لیستی از نویسندگان که ممکن است مطابقت داشته باشد نشان داده می شود. نام نویسنده مناسب را انتخاب کنید.
مشخصات نویسنده ، مقالات نویسنده ، اسنادی را که استناد به نویسنده h-index و غیره را نشان می دهد ، نشان می دهد و می تواند استنادها را تحلیل کند.
با ثبت نام به عنوان کاربر (ثبت نام رایگان) ، می توانید از منوی "هشدارها" انتخاب کرده و هنگام استناد به کارهایتان هشدار داده شوید.
چگونه می توان Scopus را جستجو کرد
هنگامی که در پایگاه داده Scopus عبارات جستجوی خود را در کادر جستجو وارد کرده و روی دکمه جستجو کلیک کنید.
نتایج جستجوی شما را می توان با کلیک روی عنوان عنوان ، عنوان ، نویسنده ، تاریخ ، عنوان منبع یا استنادها طبقه بندی کرد.
با کلیک روی زبانه ها در بالای صفحه: 'بیشتر' ، 'وب' و 'ثبت اختراعات' می توانید به منابع و منابع دیگری که در Scopus نگهداری نمی شوند ، پیوند دهید .
برای مشاهده گزارش استنادی برای یک منبع اسکوپوس سایت ، یک یا چند مقاله را در صورت وم انتخاب کنید و روی "نمای اجمالی استناد" کلیک کنید. این امر شما را به نمودار نشان می دهد كه تعداد استنادها را در سالهای مختلف برای هر مقاله نشان می دهد. نمونه تصویر را می توانید در کادر زیر مشاهده کنید.
از اینجا می توانید برای مشاهده استنادها کلیک کنید. برای محدود کردن تعداد استناداتی که مشاهده می کنید از جعبه "نتایج اصلاح" برای محدود کردن مجلات خاص ، سالها ، موضوعات و غیره استفاده می کنید.
همچنین ممکن است شما بخواهید یک یا چند مقاله را انتخاب کنید و بر روی مشاهده استناد کلیک کنید تا لیستی از تمام مقالاتی که مقاله / مقاله منتخب خود را ذکر می کنند باز کنید.
گرامرلی
Grammarly یک ابزار پشتیبانی و ویرایش گرامر آنلاین و گرامرلی است. کاربران می توانند متون را در Grammarly بارگذاری کنند و بازخورد آموزشی فوری را در مورد گرامرلی ، نگارشی و املا دریافت کنند.
ممکن است دوست دارید نسخه رایگان این ابزار تجدیدنظر را در www.grammarly.com کاوش کنید . لطفاً توجه داشته باشید که نسخه رایگان فقط در مرورگرهای Firefox ، Chrome و Safari کار می کند. وقتی صفحه وب را با یکی از این مرورگرها باز می کنید ، از شما می خواهد که افزونه Grammarly را به مرورگر خود اضافه کنید. وقتی برنامه افزودنی اضافه شد ، پیام های روی صفحه را دنبال کنید ، سپس نسخه Free Grammarly را انتخاب کنید و قرار است اسناد خود را برای بررسی بارگذاری کنید.
اگر نسخه رایگان Grammarly را مفید پیدا کردید ، ممکن است مایل باشید یک اشتراک حق بیمه را خریداری کنید. نسخه برتر 150 گرامر اضافی را بررسی می کند و تشخیص سرقت ادبی ، پیشنهادات تقویت واژگان و یک ویژگی املایی متنی را ارائه می دهد. همچنین توضیحات مفصلی درباره هر موضوع گرامر ارائه می دهد که غالباً نمونه هایی از کاربردهای صحیح و نادرست را شامل می شود. نسخه پریمیوم همچنین از کاربران می خواهد یک نوع کاغذ مانند مقاله ، ارائه یا وبلاگ را برای بهبود صحت بازخورد انتخاب کنند.
Grammarly در حال حاضر 50٪ تخفیف را برای دانشجویان ACAP برای خرید اشتراک حق بیمه با قیمت 69.99 دلار در سال در سال ارائه می دهد. لطفاً برای دریافت این تخفیف اینجا را کلیک کنید و به یاد داشته باشید که از طریق ایمیل دانشجویی Navitas خود ثبت نام کنید. توصیه می کنیم ابتدا نسخه رایگان Grammarly را امتحان کنید که دارای ویژگی های کمتری است ، اما نشانگر خوبی از آنچه Grammarly می تواند انجام دهد ، می دهد. اگر آن را دوست دارید و می خواهید حق بیمه را امتحان کنید ، از دریافت تخفیف موجود از طریق این لینک استقبال می کنید.
نکته مهم : قبل از خرید اشتراک حق بیمه ، لطفاً به یاد داشته باشید که این یک اشتراک نورد است ، این بدان معناست که Grammarly ادامه خواهد داد تا مبلغ اشتراک حق بیمه خود را از کارت اعتباری نامزد خود در هر چرخه (ماهانه ، سه ماهه یا سالانه) کسر کنید ، مگر اینکه وارد شوید و لغو اشتراک
توجه داشته باشید
لطفا توجه داشته باشید که گرامرلی ، مانند هر فناوری ، محدودیت هایی نیز دارد. Grammarly یک نرم افزار خودکار زبان است ، نه یک شخص. همیشه نمی تواند زمینه و معنای مورد نظر زبانی را که در مقاله خود استفاده کرده اید بطور دقیق شناسایی کند. این بدان معنی است که شما ممکن است همیشه با بازخورد Grammarly موافق نباشید و توصیه ها همیشه ممکن است برای کار کتبی شما مناسب نباشد. شما باید مسئولیت نهایی را برای کارهای نوشتاری خود بر عهده بگیرید ، بنابراین قبل از تصمیم گیری درباره نحوه پاسخ دادن به بازخورد ها ، با دقت فکر کنید.
علاوه بر این ، گرامرلی در مورد جنبه های «جهانی» نوشتار شما مانند ساختار ، منطق و جریان و پیشرفت ایده ها ، بازخوردی ارائه نمی دهد و همچنین در مورد ارجاع بازخورد نمی دهد.