مشکل دیگر تحقیق شبکه های اجتماعی است

این یک پست مهمان از جاناتان داونی است که هم اکنون محقق مستقلی در زمینه تفسیر است. وی اخیراً دکترای خود را در دانشگاه هریوت وات به پایان رسانده است. Jonathan توییتهایی مانندjonathanddownie او همچنین به تازگی منتشر شده است که یک مترجم موفق است (Routledge 2016)

شگفت آور است که چگونه سایتی که در طول دکترا ابزاری باورنکردنی برای شما بوده است می تواند بعد از آن به خار در سمت شما تبدیل شود. در حالی که من همچنان در حال گذر از فصل و ساعاتی با داده های خود در دفتر بودم ، شبکه های اجتماعی دانشگاهی مانند Academia.edu و Researchgate بهترین دوستان من بودند. در آنجا می توانم آخرین تحقیقات را بارگیری کنم ، کسانی را که ممکن است مرا بجوابند ، کپی کرده و نسخه هایی از پیش چاپ مقالات را که می تواند دردناک باشد به دست آورم. امروزه کمتر هوادار هستم.

مواردی وجود دارد که دلسرد کننده آنها بین کسی که بین دکترا و اولین پست پسندیده است ، بیشتر از صدای بوق ایمیل است که به من می گوید چند مقاله برای همه دیگر منتشر می کند. مطمئناً من از آنها خوشحالم ، اما آیا نیازی به این نکته وجود دارد که به ظاهر هر محقق دیگری در حوزه من ، مقالات کاملی را منتشر می کند ، در حالی که من راه خود را از طریق آنچه که نیاز به نگارش دارد حفر می کنم ، اما به نظر می رسد در زیر نویسنده ای بسیار سنگین قرار گرفته ام. مسدود کردن؟

با مراجعه به ایمیل های روزانه من ، به نظر می رسد برخی از محققان هر هفته تعداد مطالب زیادی را می نویسند ، در حالی که افرادی هستند که مقالات من را می خوانند. چطور ممکنه؟ آیا بعضی از زمینه ها وجود دارد که می توانید هر هفته یک کاغذ را بیرون آورید و سایر موارد مانند زمینه من ، جایی که تجزیه و تحلیل داده ها به تنهایی می تواند شما را برای یک ماه بیدار نگه دارد؟

8084491237_60f1cb7aa3_k.jpg

خوب ، خوب ، کاملاً اینگونه نیست ، اما برای محققان جدید مطمئناً می تواند مثل این احساس کند. فشار برای چاپ بعد از دکترا کم نمی شود. در حقیقت بدتر می شود. ناگهان ، شما باید درآمد خود را با داده های مربوط به مشاجره و شبکه با بررسی های ادبیات متعادل کنید.

بنابراین مشکل در مورد تحقیق در شبکه های اجتماعی تقریباً مشابه شبکه های اجتماعی است: مردم فقط تمایل دارند بیت های خوب را به جهانیان بگویند. استیون فورتیک در کتاب خود با عنوان " Crash the Chatterbox " درباره این مسئله صحبت می کند که چگونه ، هنگامی که ما به طور منظم از رسانه های اجتماعی استفاده می کنیم ، می توانیم به مقایسه زندگی واقعی خود با چرخ های برجسته شخص دیگری بپردازیم. چه کسی تمام اعلان های رد شده از مجله ها را بررسی می کند؟ چه کسی مطالبی را که داوران از متن تحقیق متنفر هستند ، ارسال می کند؟ کدام یک از سایت ها حاوی جنجال ناشناخته دانشگاهیان است که تلاش می کنند استدلال های پیچیده را در هشت هزار کلمه جای دهند ، بدون اینکه چیزی را ساده کنند؟

اگر به روزرسانی های روزانه یا هفتگی خود را با ارزش صورت می گیرید ، همه افراد در زمینه شما بهتر از شما عمل می کنند. به این طریق فکر کنید و دوست قدیمی شما ، سندرم ایمپوستر ، به یک خوک پشتی می رسد. حقیقت این است که هیچ کس روزانه مقاله ای با کیفیت بالا نمی نویسد ، اما اگر محققان دیگری را به اندازه کافی دنبال کنید ، شانس این است که کسی در حین تعطیلات یا تعویض پوشک چیزی را منتشر کرده باشد.

معامله بزرگ تمام کارهای جدید این است که شاهکار بعدی خود را به شما خوراک بیشتری بدهند. از این واقعیت تجلیل کنید که دانش در حال گسترش است و شما یک مشکل کمتر برای حل آن دارید. وقتی فهمیدیم که هیچ کس مقالات را بدون زحمت نمی نویسد ، حتی پت تامسون یا اینگر میوبورن ، ما می توانیم احساس بسیار سالم تری از پیشرفت و توانایی های خودمان بدست آوریم.

هیچ کس نوشتن آکادمیک را آسانتر از گره زدن کفش خود نمی داند. و به سختی هیچ مقاله ای بدون هیچ گونه ویرایش پیشنهادی از روند مجله زنده می ماند. اگر این کار را انجام دهند ، ممکن است بخواهیم نگرانی در مورد کیفیت کار انجام شده توسط ژورنال را شروع کنیم. تمام نکته مروری همسالان این است که مطمئن شویم که مقاله منتشر می شود تا آنجا که ممکن است سفت و سخت و قوی باشد. 99.9 برابر از 100 ، این یعنی کار بیشتر.

با این حال طرف دیگری برای این داستان وجود دارد. اگر در توییتر هستید ، ممکن است داستانهای خنده دار و وحشیانه ای را مشاهده کنید که با # برچسب زدن بیش از حد برچسب گذاری شده اند . در حالی که هیچکدام از ما ممکن است بخواهیم علناً با انواع تصمیماتی که مردم پذیرفته اند قبول نکنیم ، واقعیت این است که ما اغلب خیلی سریع برای ارائه کمال تلاش می کنیم. تحقیقات گاهی اوقات بمکد و هیچ نکته ای در تظاهر همیشه آسان نیست. از این رو چرا phdcomics و امثال آن بسیار استقبال شده اند.

شاید باید در سایت های رسانه های اجتماعی برای پروژه هایی که تأمین اعتبار نشده اند ، فضایی در سایت های رسانه های اجتماعی تحقیق شود و برای اوراق بهادار رد شده است. من مطمئن هستم كه دانشمندان در تمام سطوح تجربه آنها را تجربه كرده اند و يكي از قدرتمندترين لحظات دكتري من مجاز به ديدن نظراتي بود كه يك دانشمند با تجربه بر روي كاغذي كه وي به ژورنال برتر ارائه كرده است ، ديد. هنگامی که می دانید تجربه شما بسیار طبیعی است ، بلعیدن آن بسیار ساده تر است.

همین موضوع در مورد چاپ نیز پیش می رود. اگر مراحل چاپ و نشر دانشگاهی را طی کرده باشید ، می دانید که نوشتن مقاله کامل پس از مقاله کامل ، همه چیز نیست. کار سختی وجود دارد که باید در هر مرحله از روند کار انجام شود و شاداب شدن دیدن مقاله شما در چاپ ، به سادگی پایان یک رویداد بسیار طولانی و دشوار است.

بنابراین دفعه بعد که آن ایمیلهای شاد را دریافت می کنید که به شما می گویند چند نفر از همکارانتان منتشر کرده اند ، لحظه ای بمانید تا یک ایمیل برای آنها تبریک بگویید و در صورت مفید بودن ، نگاهی به کارشان بیندازید. به زودی کافیست که کار شما در ایمیل شخص دیگری ظاهر شود. تا آن زمان ، بیاد بیاوریم که جهان به هیچ وجه نزدیک نیست همانطور که در رسانه های اجتماعی به نظر می رسد. این تنها حلقه برجسته است.