دوره نوشتن - مقدمه

ما خاموش هستیم

ما نخستین دوره نوشتن دوره را با چند مقدمه شخصی شروع کردیم به طوری که من می دانستم چه کسی در اتاق است ، رشته های آنها و کلی کاغذهایی که هر شخص می خواست بنویسد. حدود نیمی از شرکت کنندگان در رشته تحصیلی خودم بودند ، بقیه در جامعه شناسی و انسان شناسی اجتماعی - نه چندان دور از کار خودم. یک نفر در اداره و گردشگری بود و من از کار با آن زمینه خیلی احساس ناراحتی نمی کردم. بنابراین چیزی در خارج از منطقه راحتی من نبود. به نظر من این یک پژوهشگر زیبا بین رشته ای است.

همه خلاصه نامه نوشته بودند. خوب فقط در مورد همه یک نفر مقاله ای داشت که توسط یک ژورنال رد شده بود و می خواست آن را بازنویسی کند. چند نفر دیگر پیش نویس داشتند. با این حال امروز شروع جدیدی بود.

قمار بازاری من نگاهی به نکات کلیدی در نوشتن The Introduction بود. من البته به مقاله ژورنال علوم اجتماعی متمرکز شدم.

من با تأکید بر این نکته که مقاله ژورنال یک مصنوع فرهنگی است ، شروع کردم و همه سنت های دانشگاهی به یک شکل نگارش نمی کنند. من می خواستم همه بدانند که آنچه که در دوره نوشتن من ارائه شده است ، راهی برای نوشتن مقاله نیست ، بلکه یک ژانر خاص فرهنگی است.

(به عنوان مثال ، برخی کنوانسیون های علمی اروپا به طور مشابه از مقالات ژورنال زبان انگلیسی از متا تفسیر استفاده نمی کنند. یعنی اینها آنها از قبل تصریح نمی کنند که مقاله در مورد چیست و نتیجه گیری چیست.) نویسنده استدلال را به خواننده هدایت می کند و در پایان نتیجه گیری را فاش می کند. TaDa ، صداهای کف زدن و غیره.

و سورش کاناگارا مثال مثالی از ژئوپلیتیک نوشتن آکادمیک می دهد . او دکترای خود را به سریلانکا برگرداند و مقاله ای را در سنت انگلیسی / آمریكا تحویل داد تا دریابد كه مخاطبان آموخته او آن را بیگانه و توهین آمیز می دانند. آنها نمی خواستند به ما گفته شود که این مقاله قبل از ارائه چه کاری انجام خواهد داد.)

همچنین ، من می خواستم توجه همه را معطوف کنم نه تنها به نیاز به مقاله به یک استدلال کلی و یک «پس چه» بلکه در مورد آن ، بنابراین ، بنابراین هر بخش از مقاله برای انجام بخش خود نیاز داشت. هر یک از بخش های معمول مقاله ژورنال علوم اجتماعی کار بسیار خاصی را باید انجام دهد. هر قسمت به کل کمک می کند.

برای مثال ، مقدمه باید سه چیز را انجام دهد:

حکم یا دستورالعمل را برای کاغذ ایجاد کنید. مقدمه باید تعیین کند که چرا مقاله نگاشته شده است ، و چرا آنچه که باید بگوید مهم است. باید طاقچه ای را که در آن کاغذ نشسته است ، ایجاد کند و بدین ترتیب سهم را پیش بینی کند.

خواننده را به خود جلب کنید ، به آنها علاقه مند شوید ، آنها را درگیر کنید ، آنها را ترغیب کنید که ارزش دارد بخشی از روز خود را صرف خواندن آنچه در آینده خواهد کرد ، بکنند. خوانندگان در مورد اینکه آیا یک مقاله کار سخت ، خسته کننده یا خواندن واقعاً خوب است ، قضاوت های خیلی سریع می کنند. شروع به روشی پر جنب و جوش - از آنجایی که منظور شما ادامه دارد - بسیار حیاتی است. اما لازم نیست فوراً به آن دسترسی پیدا کنید - ممکن است که باز شدن قاتل به پیش نویس دوم یا حتی سوم باقی بماند.

نویسنده را معرفی کنید شما می خواهید همان ابتدا شخصی را که در این زمینه تخصص و اقتدار دارد ، درست از همان ابتدا مستقر کنید. نوشتن باید بدون متکبر بودن ، به اندازه کافی فروتنانه و بی ادعا تأیید شود. بدست آوردن لحن مناسب در ابتدا بسیار مهم است. خواننده می خواهد بداند که آنها در دست امن هستند.

سپس ما به چهار حرکتی که به طور کلی مقدمه را تشکیل می دهند ، نگاه کردیم.

تعیین محل کاغذ - این بدان معنی تنظیم متن مقاله در برای مثال یک مشکل در این زمینه، یک مشکل در عمل، بحث در ادبیات، یک problematisation از یک گرفته برای تضمین نظریه یا رویکرد، یک گزاره، یک کنجکاوی یا معما . این طاقچه / فضا / شکاف / مسئله ای را که مقاله به آن پرداخته است ، تعیین می کند. بعضی اوقات مردم برای شروع کار Locate از روشی که مورد توجه قرار می گیرد ، از یک نقل قول ، روایت یا یک سؤال بلاغی استفاده می کنند.

تمرکز و گسترش - این حرکت بعدی در مقدمه ، کارهایی را که می خواهد انجام دهد بیان می کند. نوشتن این مقاله غالباً مفید است . یا در این مقاله من / ما . مهم است که این ماده را خراب کنیم. با این حال ، به طور کلی این مورد است که باید تمرکز مقاله توضیح داده شود و این می تواند با گفتن بیشتر در مورد نحوه تولید سهم ، انجام شود. بنابراین Expand ممکن است در مورد یک روش یا نمونه خاص باشد. یک Expand ممکن است یک کار تعریف برای ارائه برخی از مرزها در مورد آنچه باید انجام شود ارائه دهد. این ممکن است آنچه را که می خواهد انجام دهد که سایر مقالات ، فقط برای تقویت طاقچه ای که پر می کند ، مشخص کند - بدون اینکه تکراری از آنچه که در مکان اعلام شده است ، تکرار کند.

طرح کلی - سپس بخش های مختلف مقاله نقشه برداری می شود. نتایج تجربی ذکر شده و استدلالی که قرار است مطرح شود سیگنال می شود. این نقشه راه به کاغذ مشخص است و وفل یا یک وعده مبهم نیست. بنابراین ، به عنوان مثال ، یک رئوس مطالب نمی گوید چیزی رمزنگارانه مانند مقاله ، شواهدی از مضامین اصلی که در طول تحلیل پدیدار شده اند - ارائه می دهد - در واقع می گفت این مضامین مهم چیست. نقشه راه با شماره ها سفارش داده می شود - این مقاله شامل چهار حرکت است - اول ، دوم ، سوم ، در نهایت . و بنابراین آنچه پیش بینی می شود - مانند مثال ، در نتیجه استدلال می کنم که .

ما به مقدمه هایی در مقالات چاپ شده در ژورنال نگاه کردیم تا ببینیم که چگونه این حرکات در مقالات مختلف بسیار متفاوت نوشته شده است ، اما با این وجود هرکدام همان کار را انجام دادند. آنها طاقچه را ایجاد کردند ، گفتند که کاغذ چه کاری انجام خواهد داد ، و سپس توضیح دادند که کاغذ چگونه ادامه می یابد. همیشه خوب است بدانیم که نویسندگان مختلف چگونه کارهای مختلف را به روشهای بسیار متنوعی انجام می دهند. این به شما کمک می کند درک کنید که نوشتن مقاله یک تمرین مکانیکی نیست بلکه یک فرایند بسیار خلاقانه است.

این نکته برای من نیز مهم بود که برای نوشتن مقدمه باید بدانید که استدلال چیست و اینکه انواع مختلف کاغذ را در ذهن خود داشته باشید. شرکت کنندگان در این کارگاه خلاصه نامه هایی را نوشتند ، بنابراین آنها درباره نظریه استدلال خود و ساختار کلی که قرار بود از آنها استفاده کنند ، ایده ای داشتند.

سپس دو جلسه نوشتن 30 دقیقه ای با pomodoros انجام دادیم که در طی آن Locate و سپس Focus / Expand و Outline نوشته شده بودند. سه پاراگراف ، یکی برای هر حرکت.

البته ، اینها پیش نویس های کثیف بودند و نه برای مصرف عمومی. شرکت کنندگان از این رو کار خود را برای من در اینستاگرام ارسال کرده اند و من یک شبه به آنها خواهم پرداخت و با استفاده از تغییرات آهنگ برخی از نظرات را بیان می کنم.

شرکت کنندگان همچنین می دانند که علاوه بر اتمام اولین پیش نویس های خود تا زمان شام ، باید در مورد سوالات فردا نیز فکر کنند:

در این مقاله با چه مفاهیم یا نظریه خاصی کار خواهید کرد؟

بناهای موجود در ادبیات مورد استفاده شما چیست؟

چگونه آنچه می نویسید در ادبیات قرار دارد؟

با چه کسی در این زمینه قرار دارید؟

فردا شروع به نوشتن درباره ادبیات می کنیم. معمولاً این بخش از مقاله پس از مقدمه است ، اگرچه نه همیشه. با این حال ، ادبیات به طور کلی باید در برخی مقاطع نوشته شود ، بنابراین ما اکنون این کار را خواهیم کرد و به این فکر خواهیم کرد که آیا بعداً در جای مناسب قرار دارد یا خیر.

و برای پایان دادن به این پست ، یک ضربه محکم و ناگهانی از پارکینگ دانشگاه ، فقط برای نشان دادن آنچه می بینیم از ویندوز….